ما اختلاف های شدیدی داریم خیلی زیاد تو تاپیک هام هست چند باری تا مرز طلاق رفتیم و برگشتیم من خودم دوست دارم طلاق بگیرم .
حالا آخرین باری که برای تقاضای طلاق توافقی رفتیم ولی تو جلسه مشاوره گفت فرصت بدید و دیگه نیومد یعنی زد زیرش
حالا چند وقتی بود همش میگفت برو خونه بابات یه ماه بمون میخوام قشنگ فکر کنم من میخواستم برم بازار میگفت بازار نرو بیا برو شهرستان خونه بابات یه مدت بمون یا خاله ام تازه فوت کرده بود همش میگفت چقدر بی احساس هستید بچه هاش تنهان باید یه مدت میرفتید پیشش بمن همش میگفت برو اونجا پیش اونا باشید گناه دارن و از این حرفا تا اینکه قبل اینکه تردد ها ممنوع بشه حدود ۱۲ روز پیش گفتم میرم اونم گفت باشه بیرون بود پیام دادم من رفتم با یه ذوقی گفت خوش اومدی برو یه ماه اونجا بمون نه زنگ بزن نه پیام هر جا هم خواستی برو اجازه لازم نیست