🌱•°🌺°•🌱
#رضایتهمسر
این پا و آن پا مے ڪرد،انگار سردر گم بود.
تازه جراحتش خوب شده بود.
تا اینڪہ بالاخره گفت:🗣
«نمے دانم ڪجاے ڪارم لنگ مے زند،🤔
حتما باید نقصے داشتہ باشم
ڪہ شہید نمے شوم🥺،نڪند شما راضے نیستے؟»😔
آن روز به هر زحمتے بود سوالش را
بے پاسخ گذاشتم.
موقع رفتن به منطقہ بود؛
زمان خداحافظے بہ من گفت:
«دعا ڪن شهید بشم،ناراضی هم نباش!»🙏
این حرف محمدرضا خیلے به من اثر ڪرد؛
نمے توانستم دلم را راضے ڪنم
و شہادتش را بخواهم،
اما گفتم:«خدایا هرچہ صلاحت است براے او مقدر ڪن.»🙌
....
و براے همیشہ رفت.😭
شہید_محمدرضا_نظافت♥️
#خاطرات_شہدا🥀