حالا اون روز داشتیم در مورد تربیت بچه صحبت میکردیم
شوهرمم بنده خدا تو جمع نبود داشت نماز میخوند!
خواهرشوهرم یه سوال از من پرسید در مورد تربیت پسرش
یهویی بردار شوهرمگفت نورا اگه میتونست که شوهرشو تربیت میکرد!
همه زدن زیر خنده!
ولی من واقعا بهم برخورد...
اینطوری غرور همسرم شکسته شد..
البته اینم اضافه کنم کلا خانوادگی زودجوش میارن و همین بردارشوهرم که اینو گفت خودش رو دست شوهر منه از لحاظ جوش آوردن
اما بازم چیزی نگفتم...چون جمعشون خانوادگی و صمیمی بود گفتم اگه چیزی بگم میگن تو بیجنبهای و فقط شوخی کردیم و داداششه یه چیزی گفته و فلان
از اونطرفم معتقدم شوهرم بچه نیست که من پشتش دربیام و ازش دفاع کنم...خودش زبون داره و میتونه
که شوهرمم بعد نمازش اومد به برادرش گفت این چه طرز حرف زدنه و اینا
حالا من میخوام اگه یه بار دیگه اینطوری به شوهرم گفتن یه چیزی جوابشون بدم
چون واقعا بهم برمیخوره...اینکه شوهرمو میگن تربیتش کن یعنی من با یه آدم بیتربیت ازدواج کردم؟؟؟
یا خودشون که میدونستن داداشش اینطوریه چرا براش زن گرفتن؟؟؟
نمیدونم واقعا چی بهشون بگم