حسادت یعنی سم بخوری و منتظر باشی طرفت بمیره.غبطه یعنی ذره ذره آب شی و کسی نفهمه و به کسی آسیب نرسه .اما خدایا ازت میخوام کمکم کنی تا نه حسادت کنم نه غبطه بخورم و نه مقایسه کنم زندگیمو با کسی به جاش بصیرت و هوش و توان و کمک بده تا بتونم مدیریت کنم.خدایا آدم بدخواهو از طمع به زندگیم منصرف کن و هدایتش کن چون خودت شاهدی واسه کسی بد نخواستم .خدایا به منی که حداقل اینارو میفهمم(حالا بماند عمل کنم ...تازه شروع کردم... دیر فهمیدم..) میشه کمک کنی؟میشه یه کم دل غصه دارمو شاد کنی هیجان برا ادامه پیدا کنم .من که اونقدر ایمانم بالا نیست که با امید خالص هیجان پیدا کنم،خاطرات و زخما و اشتباهاتمم هست عمر و جوانی و سلامتی رفته هم هست .خدایا من به هر خیری که به سمتم بفرستی محتاجم...خدایا هرکی اینو خوند به آرزوهاش برسونش و به خاطر خوبی دوستم به من هم کمک کنhttps://harfeto.timefriend.net/16283464688873
با تک و طایفه شوهرم قهر نیستم ولی قط رابطه کردم یعنی نه خونم میان و نه خونشون میرم نه زنگ میزنم و نه زنگ میزنن ولی تو مهمونی جایی همو ببینیم یکم صحبت میکنیم اخه خیلی شر بودن وخاله زنک ..الان ارامش دارم والا هر دقیقه یه تیکه بارم میکردن خب مگه من چنتا خواهر شوهر و مادر شوهر لازم دارم کل طایفه شدن برام همه کاره منم فقط یه خط عوض کردم و یه خونه اجاره...ولی با پدر مادر وخواهر شوهرام رفت امد داریم