اولین باری که با مامان بابا و داداشم سوار قطار شدیم دبیرستانی بودم میرفتیم مشهد.رفتیم داخل کوپه دیدیم عععههه پسته هم داره ععععه بیسکوییت عععه فلان عععه یسار دقیقا توهمین حالت😂تا خود مشهد داشتیم میگفتم عههه تختشو عههه دسشوییشو عه غذاشو😂😂😂تاحالا سوار نشده بودیم
ی بارم رفتیم کرمانشاه ی نفر دعوتمون کرده بود براشام رستوران ی منطقه باکلاس بود بچه های دوست بابام رفتن دستشونو بشورن یهود دیدم صدای جیغ اومد بچه ها با داد اومدن گفتن دایاا دایااا بیا اینجا مایع دسشوییش خودش میریزه دستتم میگیری جلو شیر آب آب میده من هجوم بردم دسشویی پنج نفری تو ی دسشویی بودیم مایع دسشویی رو تموم کردیم اومدیم بیرون دیدیم مردم مث فضایی ها نگامون میکنن یادش بخیر چقد کتک خوردیم خیر سرم هشتم بودم
خونه دختر عمم بودم ۸ سالم بود الان خووهر شوهرم هست سرویس و حمامشون یکی بود نگو اون زنگ که تو سرویس هس فشار بدی صدا میره بیرون برا اینکه چیزی لازم باشه حوله اینا اونقد فشارش دادم از صداش خوشم میوند بعد با کتک مادرم بیرونم کرد از سرویس
🚫کمک 🚫
من۲۰ سالمه کنکوری نظام قدیم بودم حالا تمدید نشد باید برم نظام جدید بخدا توان مالی خرید هم ندارم کتابا گرونن همه
پنهانی میخونم .خانواده ام خبر ندارن
اگر کسی کتابی داره بهم بده یا کتاباشو قرض بده بهم به تمام مشخصاتمو هم بهش میدم
تو رو خدا اگر میتونین کمکم کنین
ی بارم راهنمایی بودم مامانم اجازه داد رژ بزنم رژ قرمز زدم ابروهای پیوندی سیبیل چنگیزی وای ک چ جیگری بودم رفتیم عروسی ی جوری چشامو واسه پسرا سفید میکردم و کلاس میذاشتم انگار الیزابت دوم بودم تو فیلم عروسیم افتادم همه حرکاتم تو فیلمه قشنگ الان سوژه فامیلم
