خلاصه من میخواستم رد بشم...
بعد یکی داشت قفسه هارو نگاه میکرد داشت دنبال میگشت...
یکی هم همزمان پایین یخچال نشسته بود میخواس جنس ورداره...
حالا فک کنین من بخوام از بین این دونفر رد شم...
آقا سبدمو گرفتم بالا...
بعد گفتم ببخشید و تا خواستم از بین شون جفتک بزنم اونی که نشسته بود و از قضا همون پسره بود که من رووش کراش دارم یوهو بلند شد و شپلق کتف مبارکش خورد به سبدی که دست من بود