امروز قاضی شعبه روبروییمون ی داستان اخلاقی گذاشت تو گروه همکارا
منم یکساعت بعد اون داستانو ریپلای کردم و ی حدیث از امام علی گذاشتم.اومدم ک از برنامه بیام بیرون گفتم دلم تنگ شده واسه اون. بذا ببینم ان هست. یکم نگاهش گردم دیدم انه و بعد از برنامه خارج شدم
حدود یکم بعدش گوشیم ز خورد از اداره بود(من همیشه گوشیم رو زنگه. امروز بچه خواهرم خواب بود تو اتاقم گوشیو سایلنت کرده بودم بعدش فراموش کردم از سایلنت در بیارم). رفتم گوشیو همینطوری چک کنم دیدم دو سه دقیقه قبل گوشیم زنگ خورده از اداره اونم روز جمعه
هول کردم ز زدم دیدم میگه اشغاله. بعد ب خودم اومدم گفتم سپیده دیوانه شدی ز بزنی اداره چ میدونی از کدوم قسمتش بود. شعبه مالی دفتر کل دبیرخانه ریاست و...
خلاصه دوباره گرفتم دیدم بوق خورد و باید شماره واحد مورد نظرو وارد میکردم. سوت و کور و پشیمون قطع کردم
یعنی خودش بود؟😔
هیچکی جمعه اداره نیست جز اون...
فکرم پیشه اونه... ولی میدونم ب هر نحوی تو چند روز اخیر بهم ثابت میشه ک اون نبوده😐