هر وقت حرفمون بشه جلو دیگران بروز نمیدم که قهرم باهاش. اما این دفعه انقدر ازش عصبی بودم که اصلا محل خونواده ش نذاشتم. اینم بگم خونواده ش کلا با من اوکی نیستن اما باهاشون عادی هستم بخاطر شوهرم همیشه. مگه اینکه یه کار خاصی بکنن که منم در این مواقع ازخودشون یاد گرفتم قیافه بگیرم مث خودشون. اما این بار سکوت کامل بودم و رو ندادم. پذیرایی کردم و کنارشون بودم اما بی تفاوت. حس میکنم شوهرم پررو شده که هر اتفاقی میفته من بازم به روی خانواده ش لبخند میزنم. همیشه هم موضوع بحثمون رفتارای اوناس
دعوا زن و شوهری فقط مال شماست
خوب کردی حقشه 😏
چرا بخاطر رفتار کسایی ک نقشی توو زندگیت ندارن، زندیگتونو تلخ میکنین و بحث میکنین؟! یبار برا همیشه راجع بهشون باهمسرتون صحبت و تمومش کنین. حیفه روزاتون ک با دعوا بگذره
بحثارو نباید قاطی کنید
شما با همسرتون برمشکل می‌خورید نیاز نیس با خانوادش جبران کنید
همون طور ک دوست ندارید وقتی همسرتون باشما مشکل داره با مادرتون سرد و سنگین بشه
سعی کن‌کسی از مشکل تو خونت با خبر نشه سواستفاده میکنن
خانوادش نمیپزسه چی شده.
خوب به اون بدبختا چه.عروس مام اینجوریه موقعی که خوب و خوشن مامان بابای من کاره ای نیستن از درایت و عشق خودشونه.تو دعوا همه چیز تقصی مامان بابای منه و با اونا قهر میکنه خانوم.بعدم که اشتی میکنن میخواد باز حرف بزنه با مامان بابام اینبار اینا تحویلش نمیگیرن و ادامه ماجرا....😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
