سلام خیلی خودمو کنترل کردم تا گریه نکنم و بنویسم ؛ فردا میخوام به کسی عااااشقشم بگم که دیگه نمیخوام باهاش باشم .
چون یه بار فهمیدم با عشق قبلیش پیام میدن و رابطه دارن ؛ سراین قضیه خیلیییی ناراحت شدم ضعیف شدم دلم شکست غصه خوردم اخه میگفت رابطه ای نیس . ولش کنم دلش میشکنه و میگفت ظرف سرطان داره و براش جدایی خوب نیس و .. من طاقتم نمیومد عشقم به یکی دیگه پیام بده و ابراز علاقه کنه . چون گفت کرده ؛ پس من چی بودم .. بعدش کات کردیم و .. برگشتمو هربار برگشتم .. ولی فردا میخوام تمومش کنم
چون نمیتونم بهش حس خوب داشته باشم
عشقم بهش با حس بدبینی و دل سردیم تناقض دارن .
چکارکنم چی بگم
اخه جدی نمیگیره چون هزار مرتبه رفتم برگشتم یا به خواست اون یا خودم .
توروخدا کمک