دو سال پیش کاملا اتفاقی متوجه شدم شوهرم یه وقتایی توی مجازی ،چت میکرده با خانومها
همون موقع رفتم خونه ی پدرم و باهزار التماس شوهرم برگشتم
البته با گرفتنه حق طلاق و اینکه خونه رو زد ب نامم...
الان دو سال گذشته ،چیزی ازش ندیدم ولیییییی همش ته دلم شک دارم ....
نمیدونم چیکار کنم .... همین امروز هم دعوا کردم باهاش سر شکهام....
تو رو خدا اگر راهی بلدین بهم بگید ....
یه روز ک حال هردو تون خوب بود بشنیید باهم سوتفاهم ها یا هرچی دیگ رو حل کنید
هیچوقت شکهاتو باورنکن..
هیچوقتم به باورات شک نکن
ببنید عزیزم شما با این کار دارید زندگی رو هم برای خودمون تلخ میکنید و هم برای همسرتون و اگز به همین رویه ادامه بدین شرایط رو برای خودتون بد و بدتر خواهید کرد .
سیر در گذشته افت زندگی حال آدم ها خواهد بود و خسارت جبران ناپذیری خواهد داشت .
مهم ترین اصل در بخشیدن آدم ها این است که اون ها از کار اشتباه خودشون پشیمان باشند که همسر شما هم پشیمان بودند و این ثابت شده
بنابراین اگز بخواهین به همین روال شک ادامه بدهید فاتحه این زندگی رو بخونید
همسر شما لایق زندگی با شما هستند پس خرابش نکنید
منم به شوهرم شک داشتم اخرش گرفتمش کثافتو گرفتمش اونم قسم خورد نمیره پی اینکارا ولی بازم رفت حالا تصمیم گرفتم دیگه بشینم خونم بخاطره چهارتا بچم خودمم ۳۳ سالمه میتونم دوباره زندگی تشکیل بدم ولی میخوام بچه هامو بزرگ کنم سرو سامان بدم
عزیزدلم تقصیرتونیس..تواعتمادت ازدست رفته..حالتت طبیعیه..امااگرخواسته باشی به هرچیزی که شک میکنی باورداشته باشی که سرش دعوارله بندازی این که دیگه زندگی نمیفهمی..
مطمئن باش اگه چیزی بودتواینقدزرنگی که تاحالافهمیده بودی..
فقط سعی کن یه کم خونسردتررفتارکنی..اینقدهرکارشوهرت واکنش تورودرپی نداشته باشه
