داستان ناباروری من( منتظرا حتتتتما بخونن)

رفتم کلینیک و اول از همه برام آزمایش «ذخیره تخمدان نوشت» چیزی که دکترای قبلی انجام نداده بودن!!!!!! و نتیجه: ذخیره نزدیک به دو دهم!!!!!!!!!!! یعنی تقریبا هیچ!!!!!

بعد همون عکس رنگی قبلیمو گرفت و نگاه کرد و گفت لوله هات طولانی و پر پیج و خم هستن! 

برای شوهرم آزمایش تانل نوشت و نتیجه این‌بود که شکست دی آن ای خیلی بالاس و با این اسپرم بارداری اتفاق نمیفته

بله دوستان! بالاخره معلوم شد مشکلاتمون چی بوده! و ما بیش از سه سال بازیچه دست پزشک زنان و سونوگرافی های غیر متخصص شده بودیم 

گفتن چون سنت پایینه بعد از دو ماه ‌که شوهرت قرص خورد و مشکلش حل شد برات آی وی اف میکنیم و همین کار رو هم انجام دادم. البته نگفتم من کلینیک باروری اصفهان رفتم

خدا میدونه که چقدر اذیت شدم چون شب قبل از عمل باید آزمایش کرونا میدادیم و صبح قبل از عمل جواب دادن!!!!!! شوهرم مثثثثثثبت بود خودم منفی!!!! دیگه داشتم دیوونه میشدم! من با این ذخیره پایین که به زور شش تا فولیکول دارم و شاید آخرین شانسم باشه چرا باید حالا بخاطر یه کرونای مثبت شوهرم! عملم کنسل بشه!

اینقدر التماس به دکتر کلانتر کردم تا بالاخره رضایت داد، از هشت صبح درد تخمک گذاریم شروع شد و تمام کارای قبل عملم خودم باید انجام میدادم چون شوهرمو راه نمیدادن! خلاصه یک ربع به دو عمل شدم.

وقتی داشتن بیهوشم میکردن از خدام بود زودتر بیهوش بشم ؛ از بس که اون روز سختی کشیده بودم و از پله ها بالا پایین رفته بودم و استرس کشیده بودم! خلاصه بیهوش شدم و وقتی ب هوش اومدم هنوز درست هشیار نبودم که شنیدم بهم گفتن«هیچ تخمکی نداشتی» زدم زیر گریه! اونقدر هم و هی گریه کردم که سه چهار تا پرستار و پرسنل دورم جمع شده بودن و سعی میکردن منو قانع کنم که اشتباه شنیدم چون هنوز درست ب هوش نیومده بودم! خلاصه بهم گفتن ما که اینجا متوجه نمیشیم چند تا تخمک داری! باید تو آزمایشگاه بررسی بشه! نگران نباش ! فردا زنگ بزن آزمایشگاه، بپرس

فرداش با هزار امید زنگ زدم آزمایشگاه، گفتن جمعه هست تعطیله!😥😥😥🥺🥺🥺 خدایا! یعنی چه!!!!!! پس چرا به من اینطوری گفتن؟! خلاصه صبر کردم تا شنبه و اونجا بود ک فهمیدم درست شنیده بودم و به مادرم هم که برای عمل خودشو رسونده بود گفته بودن همون روز که تخمکاش همه پوچ بود ولی اون دلش نیومده بود بهم بگه