مادرشوهر

این کارا آخر عاقبت نداره شوهرت باید مدیریت کنه 

مادرشوهر من از بس سر این تلفن ها شر درست کرد آخرش به قطع رابطه کشید 

ولش کن.منم دیروز رفته بودم دکتر و خیلی خیلی اتفاقی پدر شوهر و مادرشوهر منم تو همون کلینیک نوبت دکتر داشتن.و من دیدمشون.پدر شوهرم گفت بیا تا یه جایی برسونمت.سوار ماشین شدم مادرشوهرمم تو ماشین بود.سلام کردم جوابمو نداد.پدر شوهرم دید خیلی ضایعه است خودش دوباره جواب سلام منو داد.الانم یک هفته است زنگ نزده.به درک.برن گمشن.من که میدونم چه مرگشه.

همشون اینجورین منم ۲۰ ثانیه دیر جواب میدادم سریع زنگ میزد شوهرم گاهی ۳ شب زنگ میزد تو دل شوهرم شک بندازه ۳ زنگ میزد میگفت پاشو لامپ راهرو رو خاموش کن  یا مثلا کتری رو خاموش کردی 

وای خدااااا!!!!! 

خدایا شکرررررررررت که خانواده همسر من خوبن چش نخورن  

یعنی اینقدر کم یابه؟؟؟!!!   

عزیزم چرا خوبی نمیکنی یا دیدت رو عوض نمیکنی 

همه ی عروس ها اگه بدونن با محبت خار ها گل میشود این مشکلا نبود.

اگه نمیتونی دلتو تا حالا کلی ناراحت کرده فقط رابطه ات رو با  همسرت خوب کن.وهیچوقت گله مادرشو نبر پیش.

به همسرت بگو چه خوب شد خانوادم اومد محله ی ما.خانواده ی تو هم که اینجا حالا من بیشتر از همه حس خوشبختی دارم.دوتا حمایت کننده داریم تو نزدیکمون.اینجوری میدونه همسرت که هردوتا خانواده رو دوست داری .هروقت مادشوهرت به همسرت زنگ بزنه جایی داشته باشه که ازت دفاع کنه.

الهی هر چی مادرشوهر کرم ریز به بد خودش گرفتار شه مجال برا گیر دادن به عروس نداشته باشهههه

شما یا اصلا ازدواج نکردی یا مادرشوهرت خوبه. قدرشو بدون این راهکارهایی که میدی واس مادرشوهر خوب و شوهر خوش اخلاقه. به درد خانواده های با سطح فرهنگ بالا میخوره که کم هستن

بنظر من اولا با خانواده ی شوهر باید فاصله رو حفظ کرد و تا اونجا که ممکنه دوری و دوستی. دوما اگه ناراحتیی هست به شوهرت نگو. برو مستقیما به خودشون بگو. ممکنه حل نشه یا بدتر شه. ولی حتما بگو. با احترام و زبون خوش

ازدواج کردم .خداروشکر مادرشوهرم خوبه.ولی منم اوایل جبهه میگرفتم هر حرفی میزد ناراحت میشدم منظور بد میگرفتم از بس گوشم پر بود از اینکه مادرشوهر بد  هست. بعد یکی دوسال دستم اومد چی به چیه!خلاصه قبول دارم هر چی باشه مادرشوهرهه  ولی بد آدمو نمیخوان 

 خوب بودن و گذشت برای من جواب داد.

برای خودم ناراحت شدم که چرا اوایل جبهه گرفتم