2733
2734
عنوان

داستان قبل از ازدواجم

| مشاهده متن کامل بحث + 305 بازدید | 26 پست
ینی چیکار کنم خیلی  بی ثباتم

رو خودت کار کن

با خودت تمرین کن

مثلا اگه میدونی خریدن فلان بشقاب درسته یا به کسی نگو یا نذار نظرتو تغییر بدن

در مواجه با درخواست ها و خواسته های اطرافیان سریع جواب نده، براشون بهانه بیار تا وقت داشته باشی فک کنی(الان دستم بنده بعدا زنگ میزنم، بذار برم خونه از خونه زنگ میزنم، مامان بذا برم دستشویی میام حرف میزنیم ،خلاصه برای خودت وقت بخر حتی چند دقیقه) اینجوری زود وا نمیدی و میتونی بهتر تصمیم بگیری

با این کار فقط خودتونو اذیت میکنید در عجبم ک زندگی خوبی دارین ولی میخواین خرابش کنین قدر لحظه هاتو ...

نه خراب نمیکنم اما تو مغزم  درگیری دارم با خودم   

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم توام مث عمه من میگی 

من یه خاستگار داشتم فقط خوشگل بود در عوض بی نهایت بچه ننه 

الانم عمه م بهم میگه حیف شد اون خوشگل بود من تو دلم میخندم بهش میگم اینو باش حالا اون پسر زن گرفت ۳تا بچه داره من اونموقع کلاس اول دبیرستان بودم هنوز به فکرشه

من تازه دوسال ازدواج کردم حداقل یازده دوازده سال بعد اون هنوزم بچه ندارم اینا به فکر اونن

اگه شوهرت خوبه هیچوقت با کسی مقایسه ش نکن تو از یکی دیگه خبر نداری

دل من از تو چه پنهان...که تو بسیار خررررری
2731
نه خراب نمیکنم اما تو مغزم  درگیری دارم با خودم    

وقتی درگیر این مقایسه های مسخره بشید

خواه ناخواه توجهتون به زندگیتون کمتر میشه

و حاصلش اینه ک احساس خوشبختی نمیکنید و تهشم از زندگی ناراضی میشید در حالی که شما یه زندگی خوب دارید!

دشمنای ما دلیل افت ما نمیشن:)

خب ممکنه اون بد بوده باشه و مادرت بابات رو شاید میشناخته و طبیعتا خیلی دوس دارن با همشهری ازدواج رخ بده پس مادرت صلاحت رو خواسته

احتمال اینکه اون بد بوده باشه هم درنظر بگیر 

2738
رو خودت کار کن با خودت تمرین کن مثلا اگه میدونی خریدن فلان بشقاب درسته یا به کسی نگو یا نذار نظرتو ...

ولی میدونی چیه یه تصمیم میگیرم بعد چند وقت بعدش میگم کاش اون یکی تصمیم و  گرفته بودم 

خب ممکنه اون بد بوده باشه و مادرت بابات رو شاید میشناخته و طبیعتا خیلی دوس دارن با همشهری ازدواج رخ ...

نه اون بد نبود مامانم هم این خاستگارمو خیلی دوس داشت هم اینکه میگفت اونا دنبال دختر مذهبی  ان و جون مامانو بابام مذهبی  ان میگفت  فکر میکنن تو ام اینجوری هستی در صورتی که دختر من نمازم‌نمیخونه

ولی میدونی چیه یه تصمیم میگیرم بعد چند وقت بعدش میگم کاش اون یکی تصمیم و  گرفته بودم

همه ی ادما تو این مورد مشترکن خانم گل، کل انسانهای دنیا

میدونی چرا‌؟ چون تو فقط با اطلاعات زمان حال تصمیم میگیری، پس احتمال اشتباه هست، انسان که از آینده خبر نداره، با اطلاعات در دست پیش میره، 

نکته طلایی اینه که به هیچ وجه خودتو سرزنش نکنی، اگه امکان اصلاح و تغییر هست انجام بدی، اگه نه فقط به عنوان یه حقیقت قبول کنی که اتفاق افتاده و با سرزنش کردن فقط سلامت روانتو به‌خطر میندازی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز