2726

بچه ها خدا امواتتون رو رحمت کنه 

بزارید من اول بگم من یکی از فامیلامون فوت کرد چن وقت پیش هی میومد تو خواب خالم هی میگفت اب میخوام اب میخوام ما هم رفتیم به مامانش گفتیم گفت ک اخرین بار گفت تشنمه رفتم واسش بیارم دیدم وسط حیاط افتاده ماهم الان هر هفته سر خاکش اب میریزیم 

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728

من بابام تو خواب هر کی رفته میبینیم هیچ حرفی باهامون نمیزنه کسی دلیلشو میدونه؟ کم پیش میاد چیزی بخواد فقط یبار خوابشو دیدم گفت گرسنمه

کی فکرشو میکرد‌ یه روزی حرفامونو به آدمایی بگیم که تاحالا ندیدیمشون...!🥲🥲🥲

مادر بزرگم بعد هفتمش اومد به خوابم و گفت تو که نمیدونی از دست چه پیرزنی وحشتناکی خلاص شدم که منو زندانی کرده بود ... و بعد رفتم یه کم جستجو کردم و دیدم بزرگان ، دنیا رو به پیرزن و عجوزه تشبیه کردن 

فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین 

منم چند شب پیش خواب مادربزرگمو دیدم گفت یه لیوان اب میدی بهم چهارماهه فوت شده من نزدیک نیستم برم سرخاکش نمیدونم چیکار کنم

مشکل دنیا این است که احمق ها کاملا به خود ایمان دارند و خردمندان دائما در شک و تردیدند...

مامان من دوستش ک سرطان داشت فوت کرد هی میومد تو خوابش برگشت ب مرده ی بیچاره گفت چی میگی چرا هی میای تو خوابم اونم دیگه نیومد  

حتی روزی ک پونزده بار فال حافظ گرفتم و گفت بهش نمیرسی، حتی اون لحظه ای ک دیدم پستای یه دخترو یکی در میون لایک کردی و عکس دونفره تون رو دیدم، حتی روزی که با یه زن جدی حرف میزدی و بازم حسودیم میشد و...تو همه ی این لحظه ها خواستم دیگه دوستت نداشته باشم، خواستم برا همیشه ب چشم ی مرده بهت نگاه کنم یه آدمی ک ول کرد رفت برا همیشه و منم گفتم ب جهنم اما نشد...من دل کندن برام عین آب خوردنه من پرم از قبر آدمهایی ک ریختمشون دور پاکشون کردم خیلی راحت از زندگیم ولی خودت بگو این حس لعنتی چرا میگه نرو همه چی درست میشه...؟؟ حالم خوبه ولی چرا ب هر کی میگم چمه میگه احمق نشو ولی من هیچ وقت احمق نشدم هیچ وقت خودمو گول نزدم هیچ وقت نذاشتم حالم بد بشه بخاطر عشقت... توی این برزخ و جنگ حسم ب آینده با واقعیت یه حسی میگه بری هم ناراحت نمیشم، ب هر حال ممنون واسه لحظه هایی ک حال دلم بد بود و خوب شد بعد اینکه تو رو دیدم، لحظه هایی ک خودتم متوجه نشدی دوستت دارم اما من خوشحال بودم... هیچ وقت نذاشتم حالم بد شه هیچ وقت و امروزم حالم خوبه بدون وابستگی بهت میدونم آخرش 20 خرداد 1405 روز عروسیمه با تو...راجب تیکر سوال نکنین عشقا  باردار نیستم

من دیدم مادربزرگم مرده من رفتم خونشون زنده شد من بردمش حموم و لباس نو پوشید و زیرش ی زیر انداز سفیییید انداختم گفتم بشین میخام ازت عکس بگیرم دیگ از خاب پریدم


ی بارم دیدمش تو خاب گفتم جات خوبه گف اره

منم چند شب پیش خواب مادربزرگمو دیدم گفت یه لیوان اب میدی بهم چهارماهه فوت شده من نزدیک نیستم برم سرخ ...

به کسی بسپار

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730