نامزد من دیروز ساعت دو بعدظهر گفت با دوستام میرم بیرون،من وقتی با دوستاشه معمولا کم بهش زنگ میزنم،خبری ازش نشد یازده شب بهش پیام دادم گفت هنوز بیرونم،گفتم مواطب خودت باش جوابی نداد،معمولا وقتی میومد خونه پیام میداد تا ساعت دو شب خبری نشد پیام دادم جواب نداد باز پیام دادم کاش میگفتی رفتی خونه یا بیرونی که اینجور نگران نشم،اصلا از ترس خوابم نبرد،تا صبح ساعت شش پیام داده هنوز کوه ام گوشیم داخل ماشین بود و انتن خوب نمیداد،منم فقط گفتم اوکی،چون تا حالا چند بار بهش گفته بودم خبر بده من نگران میشم،حالا زنگ زده اول جواب ندادم باز زنگ زد حال و احوال بد جوابش دادم،خیلی رک بهش گفتم اگر قراره توی زندگی این کارارو کنی من نمیتونم گفت حرف اخرته با جدیت گفتم اره،دید حرفم جدیه الکی گفت بت پیام دادم نرسبده،در صورتی که میدونستم دروغ میگه،بعدم بهش گفتم نه میخوام خوشیهاتو بگیرم نه تغییرت بدم،ولی من داخل زندگی نمیتونم این رفتارو تحمل کنم،ببین میتونی یا نه،معذرت خواعی کرد بعد خواست کم نیاره گفت هی گیر بده خودم میدونم موقع زندگی چجور باشم و ...
اخه یه مدته خیلی رفیق باز شده همش بیرونه،بنظرتون این هشدار براش خوب بود ؟
