اینجور که میگی واقعا طبیعی نیست به مدت جدا بشید ازش به کاراش فکر کنه برید خونه دایی پدربزرگی کسی
مامانت چیکار میکنه که عصبیش میکنه
مامان بابای من هیچوقت خوب نمیشن مگه اینکه تو تیمارستان بستری شن بخدا مریضن روانی شدن دارن منم مث خودشون میکنن هر روز دارم ذره ذره آب میشم حالا داداشمو میگی نصف روزو بیرون از خونس چیزی نمیفهمه ولی من بدبخت ۲۴ ساعته تو خونم
واقعا زندگی با آدم عصبانی و لجباز و یکدنده متاسفانه سخته ، ایشالا ازدواج خوبی داشته باشی و یه آدم آروم و مهربون و منطقی گیرت بیاد عزیزم ، زندگی همش سختی نیست خدا برات جبران میکنه ، من پدرم به شدت شکاک و بد دل بود الان شوهرم به شدت روشنفکر ، امروزی و یه پارچه آقاست هم در مورد خودم هم دخترامون....همیشه کنارش احساس امنیت و آرامش دارم هیچ وقت دلهره ندارم مثل خونه ی پدری ....
نه اصلا نگران نباش عزیزم به جاش تو و مادرت هر روز براش فاتحه بدید...ببین وقتی زنده بودن چه چیزیو خیلی دوست داشتن از خوراکیا همون رو به چند نیازمند بدید
انشاءالله لطف خدا شامل حال رفتگان و بازماندگان🙏💚
هیچ وقت به جدایی فکر نمیکنن فقط هر روز دارن منو افسرده تر میکنن بیخیالل
میدونی از چی حرصم میگیره میزنن میشکنن دعوا میکنن در حد شدید این وسط من از ترس سکته میکنم و یا خودمو میزنم و گریه میکنم بعد دو ساعت بعدش انگار هیچی نشده میشینن حرف میزنن باهم دوباره دوساعت بعدش شروع مبکنن به دعوا یعنی کلا منو جدی نمیگیرن فقط این وسط من داغون تر میشم هرروز
ان شاءالله به زودى يه بخت خوب نصيبت بشه
من ميدونم چقدر سخته. باباى من اصلا اينجورى نيست. رابطه شم با مامانم خيلى خوبه
ولى تو اون ٢٤ سالى كه دختر خونه بودم، همون انگشت شمارى كه بحث كردن و بابام داد و فرياد كرد، هيچ وقت از يادم نميره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
