یه دوستی تعریف میکرد که وقتی با همسرش تصمیم گرفتن بچه دار بشن رفتن مشهد.
توی صحن حرم دوستم نماز میخونه و توسل میکنه به امام رضا ع و شروع به صحبت میکنه مثل همه ی زائر ها و نیتش هم بچه ی صالح بوده
یدفعه یه دختر بچه میاد بهش یه عروسک خرگوش دخترونه میده، میگه اینو مادرم درست میکنه
دوستمم ازش میخره که دستشو رد نکنه
همونجا ته دلش انگار بهش الهام. میشه که بچش دختره...
سال بعدش یه دختر باردار بود...😍
.
خیلی جالبه نه؟! 😃😃
گفتم اگه شما هم توی حرم معصومین ازین الهامات داشتید اینجا بنویسید بخونیم