اونایی ک در جریان زندگی من هستن بیاین...یکساعت پیش با شوهرم حرف زدم و گفتم میخوام ازش جدا بشم ...میگه نه میام توافق کنم نه طلاقت میدم ...گفت ب اونجا برسه نمیزارم هیچ کدوم تون زندگی زندگی کنید منظورش خواهرامه...گفت ب اونجا برسه من هیچ کدوم از وسایلم رو بهت نمیدم وسایلم رو باید بدی و طلاق بگیری منم گفتم باشه عصر ماشین میگیرم وسایل خودمو میبرم گفت نمی زارم ببری...بعدم گفت ب اونجا نمیرسی نمی زارم ک بعد طلاق و ببینی و جفتمون رو میکشم ...
من الان با این چیکار کنم چرا حرفش و نمیفهمم یکبار میگه وسایل تو ببر میگم میبرم میگه نمی زارم
یا از یه طرف میگه طلاق نمیدم از یه طرف میگه به طلاق برسه وسایلمو میگیرم
تاپیک زندگی من و تصمیمم رو بخون...دوست داشتنش مسموم
تو این زندگی نمون
تاپیکتو خوندم
اللهم احفظ قائدنا و حبیب قلوبنا و نور اعیینا نائب المهدی امامنا الخامنه ای حتی یصل فرج مولانا المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف. ماتَـرَکْناکَ_یابـن_الْحُـسـَـین
میترسم بفهمه این دفعه تصمیمم قطعیه بلائی سرم بیاره
سنگ بزرگ نشانه نزدنه
این همه زن طلاق گرفتن مگه کشتنشون؟
اللهم احفظ قائدنا و حبیب قلوبنا و نور اعیینا نائب المهدی امامنا الخامنه ای حتی یصل فرج مولانا المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف. ماتَـرَکْناکَ_یابـن_الْحُـسـَـین