من خدای این کارام
یه مرد رو که به دخترم توی بازار دست درازی کرد،زدم.گفتم دیدی مرد نیست،فکر کردی مردونگی هم مرده؟خودم اینجا جرت میدم😠😠😠😡فرار کردا
یه بارم یه دیونه توی صف نونوایی میچسبید پشت سر خانومها
البتع خودشو به دیونگی زده بود تا کسی وارش نداشته باشه.یه منظره زشتی جلوی شلوارش بود افتضاااح.من بهش تهیب زدم.وایساد گنگ بازی دراوردن.مردم گفتن دیونس.ولش کن.گفتم اگه دیونس چرا قابلمه حلیمشو خالی نکرد روی سرش؟چرا گذاشتش کنار دیوار که نریزه؟
این دیده مرد نیست فکر کرده مردونگی هم نیست.(کلا این جمله طلایی منه😁)یهو برگشتم دیدم رفتع.تمام مردای صف نونوایی سرشون رو انداختن پایین و وایسادن