اگه یکیو دوست داشتین همه چیش اوکی بود میدونستین ک اونم بی حس نیس نسبت ب شما
ولی مریضیه سختی داره و همش حالش بده هروز بیهوشی و بستری و این حرفا حاضر بودین نگرانیشو بجون بخرین و همیشه حالشو بپرسین یا بیخیال میشدین و تنهاش میزاشتین یا اصن حاضر بودین چکار کنید براش ؟
میموندم البته اگه اون بخواد که بمونم
من این مشکل و دارم خداروشکر شوهرم باهام موند و عاشقانه زندگی میکنیم دوتا بچه هم دارم
دوس داشتم بمونم و حالشو بدونم 😔
اما رفت
نوشته رفتمو گذاشتمت با دگران برای بیوش هم
نمیدونم سختع خیلی.دلم براش سوخت
اگه واقعا دوسش دارم پس دلم نمیزاره برم !
باید عاقلانه تصمیم بگیری بحث یه عمر زندگیه
زندگی شوخی و احساسات نیست
توواینرونی آدم سالم هاش تو خرج زندگی موندن وای به حال این که حتما پدر ومادرش و پدرزنش باید خرج زندگیسو بدن
ما نفهمیدیم آخر این عشقه مرد یا هست و درگیره بیماریه کبده و شما درگیر موندن و رفتنی
عشق ینی اینک بمونی تنهاش نذاریَ
فقط اگه همسرم بود و نسبت بهش متعهد بودم بعد این مشکل پیش میومد میموندم وگرنه هرگز این ظلمو در حق خودم نمیکردم هیچ کس از خودم و آرامشم مهم تر نیست
از خدا بخواه کسی که باهاش خوشبخت میشی بهش برسی.در زمینه ازدواج، خودت تصمیم نگیر
