ی مدت اینقدر منو چزوند ک الان ب حرفای عادیشم آلرژی پیدا کردم،نمیدونم چیکار کنم اینقد ازش متنفر نباشم
من هم مادرشوهرهم پدرشوهر.....دوتامار.....مار
به خووت فکر کن‌و اهمبت بده ذهنت درگیر خودت کن
من جدیدا داره منو میچزونه الان هم با شوهرم بحثم شده به خاطر این خانم
دیگه دوست ندارم ببینمش گفتم دیگه خونش نمیرم
تنها نیستی .من دوماه قطع ارتباط کردم از بس تیکه شنیدم از این بشر خدا جلوش بزاره هر چی رو که من گفت و شکستم
وای 😂😂 مث منی . اولاش میمزدم براش اما وقتی خود واقعیشو نشون داد پشت تلفنم صداش میشنوم عصبی میشم
بیخیال باش یکم رفت و آمد و تماست رو کم کن تا حساسیتت کم سه
بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه و فريبكارى پاك است.
(بحارالانوار، ج68، ص156، ح11)
چ حوصله ای داری ب حرفاش فکر میکنی 😂😂
من خودم قبلاً دل خوشی هم نداشتما ولی هر دو روز اینا واسش زنگ میزدم بعدم هی غر و مشکل . دیگه از ی جایی به بعد ارتباط تلفنیم رو محدود کردم یکم از حساسیتم کم شده .
من ده ساله ازدواج کردم یکسال با این سر و جمع اشتی نبودم میام گذشت میکنم میرم باز دوباره شروع میکنه خودشو دختراش مریضن.
مادرشوهرمنم زبونش نیش داره ولی ما چون دیربه دیر سرمیزنیم ازترس اینکه دیگه شوهرم نیارتم باهام خوبه ولی دور از چش شوهرم متلکاشومیگه ولی من اهمیت نمیدم به شوهرمم نمیگم ولی پدرشوهرم ماهه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
