من داشتم قضیه رو تو گروه خیلی جدی با جزییات تعریف میکردم همراه با اتفاقاتی که قبلا درباره این خواستگار افتاده بود و موقعیت الان و نظر خودم و... بعد دوستم که متاهل بود وسطا خیلی مسخره بازی درمی‌آورد و نمک می‌ریخت و متوجه حال من نبود من هم به روی خودم نیاوردم حرفام که تموم شد دوستم که مجرده کلی راهنماییم کرد و اون متاهله هنوز داشت نمک می‌ریخت و سوالای غیر مرتبط با بحث 😐😐😐😐 انگار نه انگار که من نگرانم و چی دارم میگم.
بگو دیگه عه
نکنه با خودش گفته اومدی پز بدی پیشم ک خواستگار داری😐😂
نکنه دوستت روش کراش داشته یا دوس دخترش بوده ؟
لابد اون اقا بادوس مجرد اسی دوست بوده اره اسی ؟
بچه ها اگه اینو می‌خونید به صلوات بفرستید مشکلم حل سه لایک کنید منم بفرستم
بچه ها قضیه مربوط ب متاهلس
بعد دوباره پرسیدم بچه ها حالا به طور جمع بندی و حرف آخر من چیکار کنم ؟؟؟؟؟ دوست متاهلم یهو برگشت گفت که فیونا چرا داری انقدر دری وری میگی و چرا میخوای مردمو اسکل خودت بکنی و جواب رد بده این مشکلی که به قول خودت داری اصن مشکل نیس !!!!!! بعد من گفتم خب توجای من نیسی وحالالان منو درک نمیکنی و فقط مشکلات تو مشکل هستن . بعدم شب بخیر گفتم که حرفی نزنم که ناراحتی پیش بیاد بعد که من رفتم اونم کلی حرف به من زد و گفت آدم این چیز به این مهمی رو با دوستاش مطرح نمیکنه که درگیر مسخره بازی و حسادت اونا بشه . مسخره بازی رو به خودش حسادت رو به دوستم نسبت داد 😐😐
بعدم از گروه لفت داد و رفت منم بلاک کرد 😅😅
بعد امروز هرچی زنگ زدم خونشون و پیام دادم بهش که بپرسم چرا اینجوری کردی جواب نداد
حالا من نفهمیدم اصن چیشد ینی تقصیر من بود ؟؟؟؟
به نظرتون چرا اینجوری کرد؟؟؟
محلش نده خیلی
وا چرا اینطوری کرد؟؟ نتونستم درکش کنم...
بچه ها خب یه چیزی بگین وا 😒😒😒😒
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
