عاقا شب جمعه بود که من به شدت دام گرفته بود همش دنبال بهونه بودم و اینا
خلاصه نزدیکای عروب بالخره موفق شدم🤣🤣 یه دل سیر دعوا کردم با شوهرم و انقدرررر گریه کردم که بیا و ببین
نمیدونم هورمونام بهم ریخته بود چی بود کلا شب جمعه من همینم دلم میخواد بترکه فقط
بعد دو سه ساعت اینا شوهرم اومد به زور منو بلند کرد که پاشو بریم بیرون
منم که لجباااااز بیشترم به خودم ضربه میزنم سر این قضیه
با بدبختی منو بلند کرد
ینی من در اون لحظه یکی از بد ترین و بد ترکیب ترین تیپ هایی رو که تو عمرتون دیدین زدمممم
فقط از لجم😐
وای ینی افتضاح بود
خودم تازه از حموم در اومده بودم عین روح بود صورتم چشام باد کرده بود لباسام مضخرف ترین حالت ممکن . خلاصه با هزار التماس و اینا منو برداشت برد رستوران تو این کرونا
بعد درحاایکه من نیشم باز تازه داشت یخم باز میشد
دیدم دقیییییییییقااااااااا رو بروی من همون دوستم که خیلی براش کلاس میزارم نشستههههههه😭😭
وای ینی داغون شدم بچه ها
تو این شهر به این بزرگی این همه رستوران چرا اون جا چرا روبروی من چرا با اون لباسا
بعد من قرار نبود برم رستوران و اینا که قرار بود تو ماشین دور بزنیم وگرنه حداقل لج نمیکردمممم😭😭
چجوری اروم بشم الان دقیقا😑