شیطان گفت آری، و این کاری بسیار آسان است.. پس شیطان ب سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا ب طلاق فکر هم نمیکرد. پس شیطان برگشت و شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد. سپس زن گفت اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن