2726

سلام من تازه اینجا عضو شدم نمیدونم کسی نوشته مو میخونه یا نه. اما انقد لبریز از خشمم ک فقط خاستم درد ودل کنم

من تو خانواده ی نصف سنتی نصف مدرنیته بدنیا اومدم همه چی حد وسطه تو خانوادم الا یچیز اونم تبعیض بین پسر و دختر!

تو خونمون مهم نیست حق با کیه مهم اینه ک حق همیشه با پسره!

از مامانم همیشه متنفر بودم و هستم چون از وقتی یادم میاد یا کتکم زده یا تحقیرم کرده درحالیکه با داداشم اصلا چنین رفتاری نداره و خیلی هواشو داره ک البته این محبت زیاد و نابجا هم باعث شده ک داداشم ادم بچه ننه ای باشه و مستقل نیس و بسیار جزم اندیش و رفتارای سخیفی داره.

مامانم طوری تربیتش کرده ک رابطش با منو بابام بد باشه و فقط سمت مامانم باشه، بابام کارش شیفتیه خیلی خونه نیس خونه ام باشه از فرط خستگی استراحت میکنه.

من کودکی ناگواری داشتم مامانم اکثر اوقات بی دلیل با کمربند و قاشق داغ سوخته و کبودم میکرد بعدم عذاب وجدان میگرفت میرفت چندتیکه خرید میکرد واسم ک عذاب وجدانش برطرف شه. دوران نوجوونیم انقد سرک کشید تو گوشیمو وسایل شخصیم و انقد رف رو اعصابم ک ی خودکشی نمایشی کردم با قرص ک بترسونمش اما بدتر شد رفتاراش. دوران دانشگاه اضطراب شدیدی داشتم و مامانم حتی متوجه نشد اما اگه داداشم یزره سرش درد بگیره ب ولله میبرتش پیش پروفسور سمیعی!

گواهینامه دارم اما خیلی بهم ماشین نمیدن همش عزت نفس ادمو کور میکنن ک ن میبری میکوبی اینور اونور و از این حرفا

خونمون ۲ خابه مامانم ی اتاقو اشغال کرده و نمیذاره کسی بره اتاقش. منم تو اتاق بعدیم اما دهنمو صاف کردن . مامانم میگه باید بذاری داداشت بیاد اتاق بخابه تو هال سروصداس بیخاب میمونه! خب اتاق برا دختر میشه دیگه برا هزار جور مسائل شخصی. اما نمیفهمن داداشمم انقد سبک مغزمه اصلا شرایط ی دخترو درنظر نمیگیره . من الان برا ارشد کنکور میخونم اونم از شب تا صبح. چون بعدش تایمی ندارم و باید تو خونه حمالی کنم حالا مامانمو داداشمم گیر دادن ک داداشم بیاد اتاق. ک دراون صورت باید قید درسو بزنم و این شرایط مشمئزکننده رو تحمل کنم. بطور خلاصه تو خونوادم تنها و طرد شده ام ، شدم کوزت و حمال اینا فقط واسه بشوربپز میخان دخترو. مامانم هروقت میبینه درس میخونم میگه مردشور درسو کنکورتو ببرن و کلی فحشم میده . اینم بگم ۲۴ سالمه و تاحالا خاستگاری نداشتم خونوادمم در اون حد تاپ نیستن ک کسی بخاطر اسم و رسم خانوادگی جلو بیاد ، قیافم معمولیه و تاحالا هیچ پیشنهاد دوستیم نداشتم راستش دیگه حسشو هم ندارم یعنی یزمانی با خیال پردازیام خوش بودم اما الان کلا کرخت و سنگ شدم. کلا از هرجهت خلا محبت و احساس تعلق دارم . بشدت افسرده شدم و افکار خودکشی دارم. از این میترسم ک تا اخر عمر مجبور باشم این شرایطو تحمل کنم... 

الهی خدا کمکت کنه..گلم

امیدوارم مادرشوهر و خواهرشوهرای گلم‌«البته گل های قالی»هر وقت برن بدی منو به شوهرم بگن تبدیل به سنگ بشن...😐..............دوستان ،برای صاحب خونه شدنم لطفا نفری ی صلوات بفرستید.

الان باورت نمیشه ولی...روزای خوب میاد

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

عزیزم حل میشه، مامان منم اخلاقش افتضاحه و دقیقا داداشمو همینجوری بار اورده، الان ازدواج کردم و همش سعی میکنه بین منو شوهرمو بهم بزنه، سخته، خیلی، بنظر من یه دوست پسر پیدا کن باهاش ازدواج کن، توی اون شرایط سخت نمی تونی کنکور بدی، همون جور که منم شاگرد عالی بودم ولی چیز خاصی قبول نشدم

💗ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم 💗
2728

آبجی گلم این حرفا چیه، ناامیدنباش، خدابزرگه، در همیشه رو یه پاشنه نمیچرخه خداکمکت میکنه، اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم برای آرامشت گلم فرستادم🌹

السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین (علیه السّلام). 

مامان منم بشدت بهم حسادت میکرد و میکنه،  اوایل از شوهرم مخفی میکردم اما الان جلوی شوهرم باهم دعوامون میشه، و من راستش حالم ازش بهم میخوره، اما بچه بودم باهام بو نبود، البته کتک زیاد خوردم ازش، بابات چجور آدمیه؟

💗ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم 💗
عزیزم حل میشه، مامان منم اخلاقش افتضاحه و دقیقا داداشمو همینجوری بار اورده، الان ازدواج کردم و همش س ...

پسرا پلنگ پسندن دیگه کسی سراغ معمولیا نمیره

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مسافرت شیراز

nazi1399 | 1 دقیقه پیش
2687
2730