هردفه باشوهرم دعوام شده ب مادرم گفتم طرف اونو گرفته حتی جلوی خودش خیلی بیشتر
حتی امروز جلوی مادرم شوهرم منو زد
پدر ندارم
مادرمم اینطوری
طی هرشرایطی از شوهرم و خوانوادش حمایت میکنه
هه.. حتی یادمه روزی که اونارو پاگشا دعوت کرده بود منو جلو ی شوهرم و بقیه فامیلا زد تو صورتم چون از صبح تا ظهر دنبال کارای خرید عقد و.. بودم و وقت نکرده بودم کمکش کنم...
گله ای نیست.. فقط برای ارامشم دعا کنید..
هیچکسو ندارم..
افسرده شدم...
توسریخور و بی اعتماد بنفس شدم..