بای
منم گفتم نه چیزی نداریم گفت برو از الهام (خواهر شوهرم) بگیر از تو ماشینشون ببین خوراکی دارن؟؟، گفتم من برم؟ اینو بگم بچه ها من خیلی بی سر و زبون و خجالتیم....کفت چیه خجالت میکشی
ی خانم خوشگل بلایکه
من رفتم
بعدش مادر شوهرش بهش گفته خیلی ک... خلی
تاپیک قبلیش هست
اینم ناراحت شده گریه کرده
دیگه انقدر قطره چکونی نمیخواست
خب؟
گفتم اره روم نمیشه....یه باره برگشت بهم گفت چقد تو ببخشید (.....خلی) یعنی انگار اب یخ ریختن روم.....خیلی ناراحت شدم گریم گرفت ولی اون نفهمید جون عینک آفتابی داشتم و ماسک
رفتم به شوهرم گفتم اونم بهش گفته بوده شوخی کردم...شوهرم گفته برو ازش عذر خواهی کن
چ مامان بی ادبی 😕
خلاصش اینم اومد عذر خواهی کرد ولی من همچنان ناراحت بودم تا برگشت به خونه .....حالا پیام داده تو حسادت داری تو گذشت نداری .... !کلی حرفای بی ربط داده تو تلگرام
