چندماه پیش با پسری توی اینستا اشنا شدم اولش گفت فقط قصدم دوستی اهل هیچکار کثافط کاریم نیستم بعد از یه مدت بهم پیشنهاد ازدواج داد وگفت میخوامت برای ازدواج ولی ما از دوتا شهر ستان.متفاوت بودیم گفت نمیتونم به خانوادم بگم که با تو تو اینستا اشنا شدم قبول نمیکنن یبار پیشنهاد رابطه داد بهم.ولی گفت برای اینکه خر نشم وپیشنهاد ندم بهت دیگه باید کمتر پیش هم باشیم.وکمتر پیام بدیم الان چند ماه گذشته بعد ازگذشت چند ماه یه راه پیشنهاد دادم بهش گفتم انجام بده واینو بگو به خانوادت باهام دعوا کرد گفت بهم استرس وارد نکن من هنوز دستم خالیه ونمیتونم ونمیشه بعدم گفت یکبار دیگه حرف از دلتنگی وازدواج بزنی بلاکت میکنم منم گفتم بلاک.کن ولی نکرد قبلا هم چندبار بلاکم کرد وباز برگشت 😞بعد ازون که گفت که ده روز کلا نباشیم انگار همو نداریم نه من تورو ونه تومنو الان چند روزه کلا رفته وپیام نمیده میدونه هم مریضم ولی حالمو نمیپرسه ایااصلا قصدی برای ازدواج داره؟اصلامنو دوست داره؟
ن کسی ک دوستت داره یکساعتم ازت بی‌خبر نمیمونه
اون نمدونه با خودش چند چند
ادم حس میکنه تو رو گذاشته تو اب نمک واسه روز مباداش
به نام خدا،سرکاری عزیزم،خودتو معطلش نکن
خیر
آخه چراشما اینقدر ساده این عزیزم...
خودتو درگیر این جور رابطه ها نکن
اونم از دو شهر مختلف
کسی ک این وسط ضربه میبینه خودتی
من دوسال با یکی بودم اونم دقیقا عین این بود بگیر نگیر داشت کات کردیم
یکسال با یکی دوست شدم کاملا فهمیدم کسی ک بخوادت چجوریه دائما جویای احوالم بود
هفته آینده ام ب امید خدا عقدمونه
شعر گفته عزیزم،انتظار داشتی بگه نمیخوامت و گذاشتمت تو اب نمک؟!ببین شاید واقعا دوست داشته باشه ولی مطمین باش باهاش ازدواجم بکنب تا یه ذره تو سختی بیوفته میخواد همین رفتارشو تکرار کنه و باز بگه برو یه ده روزی نبینمت،خودت بگو میشه با همچین ادمی سر کرد؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
