23سالمه مشاوره هم رفتیم اونا هم مارو تایید کردن ولی خانوادشون به خصوص مادرشون مخالفن اصلا راضی هم نمیشن
حالامن یه چیزمیگم دیگه نظرمنه شایدخیلی نظرجالبی نباشه به عشقت بگو به خانوادش بگه ماباهم رابطه داشتیم اگه ازدواج نکنیم ازم شکایت میکنن
این راهم امتحان کردم ولی متاسفانه فراموش شدنی نیست دقیقا توی جایی گیر کردی که نه راه پس داری نه راه پیش.خواستگارم داشتم جواب مثبتم دادم ولی دیدم با فکر کس دیگه ای نمیتونم برم تو زندگی یکی دیگه اون بیچاره چه گناهی کرده بود این خیانت میشد
برادر من شرایط شما رو داشت از یه شهر دیگه زن گرفت با مخالفت شدید ما، بعد ده سال جدا شدن واقعا اختلاف فرهنگی خیلی خیلی خیلی زیاد بود انگار اونا از یه کره دیگه اومده بودن
عزیزم ما ک مادرشوهرامون میخاستنمون و خودشون پا پیش گذاشتن واسع ازدواج الان دارن خونمون رو تو شیشه میکنن. دیگ وای بحال اینکه راضی نباشن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
