پارسال امتحان علوم مستمر بود
معلم ریاضیمون هم مراقب بود
خلاصه با دوستام داشتیم تقلب میکردیم
ک معلم اومد مچمونو گرفت و برگه های تقلبو برداشت😐💔😂
بعد چون ما شاگرد زرنگاش بودیم
زنگ تفریح ک شد
رفتیم عذر خواهی،بخشیدمون و ب کسی نگفت که تقلب کردیم
ولی یچیزی گفت که از خجالت اب شدیم...
گفت من به شماها خیلییییی اعتماد داشتم و فکر میکردم اگه ی روز سر کلاس نباشم شما حواستون ب بچه ها هست😁💔😐😂
ماهم از خجالت مردیم.و دیگه سر کلاس اون معلم تقلب نکردیم