دو سال پیش رفتم توی یه فروشگاه مانتو ببینم وقتی داشتم مانتوهارو میدیم یه اقای جونی یه پسر دو سال رو اورد پیش یکی از خانومای فروشنده انگاری پسرش بود و طلاق گرفته بودن من سرم تو کار خودم بود ولی انقدر فروشندهای دیگه میخندیدن و با هم پچ پچ میکردن که اصلا نمیزاشتن رو خریدم تمرکز کنم😐علتش خوشگلی اقاعه بود جای برادری هی میخندیدن و شوهرش نشون میدادن یه لحظه نگاه کردم دیدم چشمای مرده پر اشک شده گویا دلتنگ خانوم سابقش بچشونم که نگم ماشالله خانومه در حد چند دقیقه با بچش بازی کردو بعد پسش داد به پدرش و خداحافظی و یه لبخندی داشت که تضادش با حال مرد خیلی به چشم میومد واقعا به فکر فرو رفتم تا حالا دلم برای یه اقا بعد طلاق نسوخته بود هرچند که من نمیدونم شاید تقصیر کار بوده که ناراحته ولی توی ذهنم مونده شما هم تعریف کنید🧡
جامعه ی ما به افراد خوشحال و خوش اخلاق نیاز داره لطفا سعی کنید مهربون باشید و لبخند بزنیدمردمی که به خانه های تاریک و بی دریچه عادت کرده اند ، از پنجره های باز و نورگیر گریزان هستند
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
مورد یه فرد مشکل سندروم داشت .اذیت یه خانومه کرد تو کوچه .از لحاظ جنسی منم دبستانی بودم و ترس عجیبی بدنم رو گرفت
امیدوارم .خدا اونی که از دلت میگذره و آرزوت هست رو برآورده کنه .حاجت دل منم بده و فرزندم به بالاترین سطح و مقطع در زندگی برسه و غرق در خوشبختی و شادی باشه و فردی موفق باشه .الهی آمین
من خودم زن هستم ولی چرا تو این سایت همه فک میکنن زن ها فرشته ان مردا غول بی شاخ و دم و همیشه تو طلاق مردا مقصرن؟؟ اینـهمه زن سلیطه خیانت کار و بی مسیولیت تو جامعه فقط منم گویا
من پارسال ساعت ۱۰شب بود با همسرم تو ماشین توی ترافیک بودیم دیدیم ی آقای بیشعوری گوشه خیابون زنشو میزد ی پسر ۲,۳ ساله ام داشتن که با صدای بلند گریه میکرد. همش میزد تو سر زنش خیلی ناراحت شدم😔
اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه:خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد ....تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
اره منم دیدم یه بار توی بازار پونزده خرداد چندسال پیش دم عید بود یه اقای به ظاهر محترم با سر و ریخت موجه توی اون جمعیت شلوغ دستش پایین گرفته بود که فقط خانومایی که توی اون پرس جمعیت رد میشن لمس کنه نمیدونم در توصیفش چی بگم😫
جامعه ی ما به افراد خوشحال و خوش اخلاق نیاز داره لطفا سعی کنید مهربون باشید و لبخند بزنیدمردمی که به خانه های تاریک و بی دریچه عادت کرده اند ، از پنجره های باز و نورگیر گریزان هستند
چند دفعه دیدم مثلا یه بچه پیله میکنه یه چیزی رو میخواد بعد مامانش شاید اون قدر پول نداره که ب ...
منم خیلی بد کاش فروشنده های توی این اوضاع اقتصادی یکم رعایت کنن در مورد دکور مغازشون
جامعه ی ما به افراد خوشحال و خوش اخلاق نیاز داره لطفا سعی کنید مهربون باشید و لبخند بزنیدمردمی که به خانه های تاریک و بی دریچه عادت کرده اند ، از پنجره های باز و نورگیر گریزان هستند
منم یبار تو کفش فروشی رفتم ی پسر بچه اومد حدودن 11 سالش بودکفشش پاره بود ی دختر 6 ساله هم باهاش بود ب کفش ملیه گفت من امروز کارتونها رو فروختم آنقدر پول دارم میشه اندازه ی کفش واسه آبجیم قلبم ایستاد بهش داد منم واسه خودش کفش خریدم میگفت نمیخوام خاله اما با بدبختی رازی شد پسره از خواهرش نگهداری میکرد گفت مدرسه نمیرم کار میکنم هیچ وقت یادم نمیره 😭😭
گشتم و گشتم و گشتم اول یکی بودم و تنها الان دو تا شدیم و برگشتیم به سر نقطه باز 😔خدایا حالا که دو نفریم 😍برای هم نگهدار ما رو قدرتمون رو زیاد کن تا از پس همه چیز بر بیایم👩👧🌹