من بشدت ذهنم درگیر گذشته دوس پسرمه وحشتناک اذیتم عاشقشم نمیتونم جدا شم ازش
قبل از من با خانمی که هم سن خودس بوده در رابطه بوده خانمه پولدار بوده و تولدش براش ده تومن کادو خرید نمیدونم چی شد بهم زدم من عاشقش بودم از قبل با هم دوس شدیم
ازش علت جدایی رو پرسیدم چون ترسیده بود و همه خطاشو خاموش کرده بود اونم گغت بهم گفته من در حال طلاقم و پیش مادرمم اما گندش درومده با سوهرش بوده (تورو خدا نگید زن متاهل میدونم اینو کمکم کنید)
مادر دختره هم زنگ میزنه بع شوهرش میگم اینم تمام خطاشو برا همیشع خاموش کردو کادوشم پس داد با من دوس شد و اسممو زد رو پروفایلش
الان پنج ماه باهمیم بهم خیانت نکردیم منو بهذتمام خانوادش معرفی کرد بهم دست نمیرنه بشدت نگران و بفکرمه
اما گاهی اوقات میره توفکر یا اهنگ غمگین گوش میده منم فوری باهاش دعوا میکنم که برا اون زنه؟اونم قسم قران که نه
همش میترسم اون طلاق بگیذه با پولش دوس پسرموجذب کنه و بره بگیرش
نظرتون چیه؟راهنماییم کنید