ناخواسته باردار شدم..وقتی به مامانم پشت گوشی گفتم هرچی از دهنش درومد بهم گفت الانم ولم کرده به حال خودم شوهرمم چند شبه شبکاره و منو بچم تنهاییم..چند روزه حتی سراغی ازم نگرفته..هرچی گریه کردم گفتم بخدا ناخواسته بوده خدا داده..من به دلگرمیت نیاز دارم کمکم کن قضاوتم نکن..اما بد طوری باهام رفتار کرد..گفت مگه بچه اولتو باردار شدی با من صلاح گرفتی که الان میگی..خیلی اذیتم حال خودم از یه طرف تنهایی با بچه کوچیک و حس بد طرد شدن از طرف دیگه..به دلداریتون نیاز دارم
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
شوهر من مُرده💛💛💛این بار اولی نبود،که توی قلب من میمرد ،اون با نگاهای عجیب کفر منو درمیاورد،هرز میپرید من کشتمش،در فکر کشتن کشتمش،من اون بد لعنتی رو در عشق و نفرت کشتمش،👈شوهرم تو قلب من مرده یعنی خودم کشتمش،امیدوارم خیلی زود واقعا بمیره👉من خیلی آرزو ها داشتم ارزوی داشتن یه زندگی آروم یه خانواده خوشبخت اینکه تو خونمون باهم پشت به پشت با مشکلات روبرو بشیم.آرزوی شنیدن جمله نگران نباش تا ته دنیا باهاتم😔آرزوی داشتن دوتا بچه یکی دختر یکی پسر که تو خونمون همیشع صدای خندشون باشه.وقتی شوهرم از سر کار میومد باخنده بریم استقبالش .صدای خوشیمون به آسمون برسه.اما نشد....شوهرم دلش بامن نبود...وقتی من با گریه تو بغلش میگفتم عاشقم باش...اونو تو بغلش میگرفت و میگف بدون تو میمیرم تو عشق منی😢😢😢...وقتی واسه آیندمون خیالپردازی میکردم اونم تو فکر این بود چجوری میتونه اونو دیوونه خودش بکنه ....حالا من موندم و آرزوهایی که شاید دیگه نشه بهشون رسید.منم یه زن جوون با آرزوی یه زندگی معمولی............
منم خواهرم حامله بشه ناراحت میشم و باهاش بد حرف میزنم،قراره یه انسان متولد بشه باید شرایط رو سنجید شوخی بردار نیست
حالا عادی میشه براش مجبوره کنار بیاد
لحظه به لحظه زندگیم سایه یه نفر با منه،حتی پستی که میخونم یا کامنتی که میذارم❤فرشته نگهبان،رفیق،یار و حامی منه❤ما یه روح هستیم در دو بدن❤نکند اینهمه بد قلب مرا سست کند