2726

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
شاید عصبانی بود گفت سرت و می برم 

وقتی میخواد حرف بزنه یا جیزی بپرسه جوری میشینه که من حتی نمیتونم راحت کنارش بشینم . دستم و میگیره تو دستش جوری که هر لحظه حس میکنم میخواد انگشتام و خرد کنه . حلقه ام جرات ندارم برای حتی کرم زدن دستم در بیازم

عزیزم سعی کن اعتمادبه نفس ت روقوی کنی تواحساس میکنی همسرت قوی تره وتوضعیفی وشاید هم بارفتارش اینجوری شمارو قانع کرده سعی کن خودت رونه بالاترازاون فرض کن نه پایین ترازاو خودت روهم سطح اون بدون سعی کن بجای ترس باهاس مهربون باشی وبااین شیوه یواش یواش قدرت ت روبا اون یکی کن.....سعی کن خواسته هات روراحت بیان کنی ونزار اون بفهمه که تو دربیان خواسته هایت ناتوان هستی وترس تو دلت هست....پسسسسس قوی شو قوی ومقتدر....سعی کن 

الهی ......چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر...... و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک  برسر
وقتی میخواد حرف بزنه یا جیزی بپرسه جوری میشینه که من حتی نمیتونم راحت کنارش بشینم . دستم و میگیره تو ...

نترس اون بارفتارش داره اقتدارش روبه تونشون میده سعی کن نقطه ضعف خودت رونشون ندی

الهی ......چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر...... و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک  برسر
تمام رفتاراش بهش بگو وقتی حالت بگو بخند داره بازم ازش میترسی

تمیخنده همیشه جدیه . 😔 بهم چند روز بعد از عروسی گفت میخوام ازم حساب ببری و جز این باشه کلاهمان میره تو هم گفت من از جواب پس دادن بیزارم قبل عروسی اینجوری نبود 

تمیخنده همیشه جدیه . 😔 بهم چند روز بعد از عروسی گفت میخوام ازم حساب ببری و جز این باشه کلاهمان میره ...

عزیزم حتما ازاول با پدرومادرت یایه مشاوردرمیون بزار حتما این کار ضروریه وپنهان کردن این موضوع خطر سازه وخطرناک 

الهی ......چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر...... و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک  برسر

دیشب بهم‌گفت از این به بعد براب هر کار اشتباهت تنبیه میشی پس مراقب رفتارت باش . من هیچ کاری نکرده بودم فقط حلقه ام درآوردم گوشت ورز بدم . اومد دید گفت بهت گفتم در نیار حلقه رو . خوب با حلقه انگشتر نمیشه گوشت ورز داد که

تمیخنده همیشه جدیه . 😔 بهم چند روز بعد از عروسی گفت میخوام ازم حساب ببری و جز این باشه کلاهمان میره ...

میخواستی بگی زندگی مشترک مگه من بچه هستم که از توحساب ببرم با حرفاش شما ترسونده

ببین مردا دوست دارن احساس قدرت بکنن و یکی ازشون بترسه،اصلا ضعف نشون نده

بقول دوستان هروقت سرحال بود باهاش حرف بزن

بگو من از رابطمون راضی نیستم،همیشه دوست داشتم با شوهرم دوست باشم،صمیمی باشم،تو نزدیک ترین فرد تو زندگیم هستی(ی مقدار هندونه زیر بغلش بذار) بعد بگو ولی حس ارامش ندارم از هم دوریم،رابطمون مثه مدیر و کارمنده و ...

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز