زندایی من خودش رک میگه از یه دعا نویس دعا میگیره واسه داییم. میگه منو دخترم هرچهل روز یه بار دعا میگیریم(شوهردخترش خیانت کرده بود). گاهی تو جمع تا نشسته داره با تسبیح ذکر میخونه به داییم نگاه میکنه:/
به خالمم اصرار میکرد برو واسه زندگیت بگیر.
ولی بنظرم زندکیاشون مزخرفه؛داییم عین مونگولا شده اون شوهر به چه درد میخوره آخع...