من ۳ روز خیلی حالم بد بود خونه مامانم بودم بعد شوهرم زیاد نیومد دیدنم ۱ بار اومد بعد شب سوم که اومد من نرفتم باهاش. فرداش رفتم خونه روز چهارم یعنی بعد شب قبلش خواهرم داشت میگفت ناراحت نشد باهاش نرفتی منم اعصابم خورد بود پشت شوهرم حرف زدم گفتم به یه ...که ناراحت شه بعد شوهرم چند شب پیش رفته تو گوشی من خونده بود ولی خودش توی این دوساله رمز گوشیشو بهم نداده بعد برگشته میگه یه بار دیگه پشت من اینطوری بگی طلاقت میدم بعد میگه منت نمیذارم ولی از تو جدا شم خیلیا هستن زنم شن برگشتم میگم یعنی تو تا حالا پشت من حرفی نزدی جلوی خانوادت از عصبانیت میگم اگه راس میگی رمز گوشیتو بده ..واقعا درسته ادم سر این چیزا حرف طلاق رو بزنه
😐😐
نه بابا برای ترس گفته بیخیال
ببخشيد ولي وقتي ازدواج كرديدچرا بايد موقعي كه حالتون بده بريد خونه مادرتون؟فوقش استراحت كنيد همسرتونم مواظبتون باشه اين يك
دو اصلا چك كردن گوشي خيلي خزه اونم بره پياماي دوتا خواهر و بخونه من بودم اتيشش ميزدم🤣
نباید میزاشتی عزیزم ببینه
هر کی باشه ناراحت می شه
فراموش کن این موضوع
و اصلا کشش نده
نزار دیگه راجبش حرف بزنه سکوت کن
زمان حل می کنه همه چیو
ناراحت شد یه حرفی زد تو به دل نگیر
عزیزم متاسفانه مردا هرچقدرم آروم و خوب باشن ی اخلاق بدی ک دارن اینه که واسه جلوگیری از ی کاری یا اینکه مثلا بخوان طرف رو از ی کاری منع کنن هرچی وز دهنشون در میاد میگن حالیشون نیست چی میگن فقط نتیجه ش واسشون مهمه ک ب هدفشون برسن.کلا دست ب تهدید شون خوبه
ب نظرم جدی نگیر .
داداش من همین دیروز گفت میرم پیش بابا لو میدمت کلی م دری وری بارم کرد بعدش دید ناراحت شدم گفت الکی گفتم.
هرچقدم حالتون بد باشه بمونید خونه خودتون همین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
