حاملمو دلم بدجوری هوس بستنی کرده بود اونقدری ک میخواستم گریه کنم بعد ماهم چند روزه خونه مادر شوهرمم خوبه ها میونمون ولی حرفش ناراحتم کرد میگم دلم بستنی میخواد خیلی دلم میخواد در کلم من از بستنی خوشم نمیاد ولی هوس کردم دیگ برگشته میگه همه بستنی دلشون میخواد بعد میگه تو هنوز به ویارت مونده درضمن دیشب خوردی ادم یه بار دلش بخواد میخوره دیگ دلش اونو نمیخواد دیشبم به شوهرم گفتم بخره از این ور میگه به این چرت و پرتا پولتونو حروم نکنین مادر شوهرم بد نیستا ولی خیلی خسیسه ناراحتم میکنه