قبلنا خیلی رابطش باهام خوب بود همش پیام میداد و درد دل میکرد منم بارها امتحانش کردم و دیدم زبونش قرصه.حالا اصلا بحث اینا نیست الان ی مدتیه داره اسباب کشی میکنه قبلنا اصلا محل خونواده شوهرم نمیداد حالا چون کارش گیره تند تند خواهرشوهرام و مادرشوهرمو خر کرده میرن کمکش میکنن درحالیکه تو اسباب کشی من هیچکدوم محل ندادن.خلاصه منم گفتم نرم سر نزنم داستان میشه امروز با شوهرم رفتیم دیدم بعله همشون اونجان منم تبریک گفتم ب جاریم و برادرشوهذم کمی وایسادیمو اومدیم.حالا اصابم خرده چقد تبعیض قائل میشن.جاریمم جدیدا رسمی شده باهام و هرچند درظاهر خوشروئه اما قشششنگ مشخصه نمیخواد نزدیکش شم.امروزم رفته بودیم خودشو با کار مشغول کرد.درحالیکه تو اسباب کشی خودش ی سر اومد و رفت منم عین خودش کردم.باز با اینحال برگشتنی گفتم اگه کاری چیزی بود بگین بیام کمک .الان اصابم خرده بچه ها مگه من چکارشون کردم اصلا هم حسود نیستم
آدم خوبی نیستم اما خدا هرچی خواستم بهم داده.مرسی خدا🌹
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
اگه جواب بی ادبیتو نمیدم به این دلیل نیس که جوابی ندارم به این جمله اعتقاد دارم که هیچگاه باخوک کشتی نگیر زیرا تولجن مال میشوی واو لذت میبرد وگرنه جواب واسه امثال تو فراوونه🙌🙌🙌
خب اون سیاست داره با زبون اونا رو دور خودش جمع کرده
اخه جالبه قبل این اصلا بچه رو بهشون نمیداد.الان کلا بچشو میذاره اونجا شام و ناهار کلا اونجان.تو جمع رسما خیطشون میکنه و میرینه ب هیکلشون.بنظرم میترسن ازش
آدم خوبی نیستم اما خدا هرچی خواستم بهم داده.مرسی خدا🌹
ول کن بابا با شوهرت خوش باش منم جاری هام خیلی میرن کمک مادرشوهرم و کلا از کار و زندگی خودشون برای مادرشوهرم میزنن و میرن کارای کشاورزی و اسنا انجام میدن با اینکه مادرشوهر پدرشوهرم ماشاالله دادن و میتونن کارگر بگیرن ولی من نمیرم برای همین همیشه اونا خوبن و همیشه جلو من از اونا تعریف میکنه بهشون بیشتر محل میذاره ولی برای من اصلا مهم نیست کاری به کارم نداشته باشن نمیخوام نه توجه کنن نه تعریف شما هم اگه شوهرت خوبه بیخیال بابا ارزش نداره برای اینجور چیزا ناراحت بشی
ول کن بابا با شوهرت خوش باش منم جاری هام خیلی میرن کمک مادرشوهرم و کلا از کار و زندگی خودشون ب ...
من قبلنا خیلی اصابم خرد میشد الان تو فکرم اصلا اونارو کشتم هیچ حسی ندارم بهشون.امروز دیدم ک با همه گستاخیاش دارن واسش کلفتی میکنن حالم بد شد.بعدشم گویا انتظار داشته منم برم کمکش منم نمیرم چون اون نیامد
آدم خوبی نیستم اما خدا هرچی خواستم بهم داده.مرسی خدا🌹