من باردارم .....چهار ماهمه....یه مدت تهدید به سقط بودم....یه مدت استراحت مطلق و حالا هم ویار وحشتناک و کاهش وزن.حالا بگید این توقعات من ناشی از بارداری و پرتوقعیه یا حق دارم؟؟؟
مثلا اولای بارداریم ک تجربه نداشتم و ابم نمیتونستم بخورم مادرشوهرم هی برمیگشت میگفت فلانی ویار داشت هیجی نخورد بچش عقب مونده دنیا اومد...منم چند روز قبل ب همسرم گفتم مادر تو مثلا خاله منه انقدم ک میگه دوستم داره نمیتونست تو این چهار ماه یه کاسه اب برا من بیاره ؟؟یا بگه یه چیز درست کردم بیاین بخورین برا بچتون خوبه؟؟
یا مثلا دوتا خواهر شوهر دارم ک خدایی همیشه براشون بودم هر کاری داشتن....از اسباب کشی و کارای عروسی و مریضیشون.... حتی یبار تعارف نکردن ک اگه نصف شبی نیمی حالت بد شد بیا پیش ما ....خونشونم نزدیکه(من بخاطر شغل همسرم بعضی شبا تنهام)
یا مثلا ببینن حال بد و استراحت ویارمو یبار یه تعارفم کنن چیزی...از این قبیل توقعات
یا از همسرم توقع دارم درکم کنه یکم کارای خونه رو کمکم کنه اما دست ب سیاه سفید نمیزنه حتی اگه خونه از کپک سبز بشه
....بچه ها بهم توهین نکنید واقعا خواهرانه بگید این احساساتی ک دارم بخاطر هرمونام و بارداریمه یا توقع بیجامه؟؟
شما هم تو بارداری پرتوقع بودید؟؟.