سلام دوستان من 25سالمه تا الان هرچی خواستگار اومدن به بهونه های مختلف خودشون برگشتن دوسه جا رفتم گفتن بختت بستس کسی راهکاری بلده که انجام بدم شاید خدا نظری کرد بخدا خسته شدم از تنهایی بخصوص که بچه ی اولم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بخت بسته نداریم خیالت راحت.. احساس بدی به خودت نداشته باش که چون بچه اولی پس زودتر باید از خونه بری.. رو اهداف دیگه ات برنامه ریزی کن؛ اینم بالاخره وقتش میرسه حالا یه کم اینور اونور
نیان همه اشون از خود راضین که نگو ..فک میکنن پسرشون شاهزاده ای چیزیه یا خدای جذابیته .....اعتماد به نفس دخترل رو فقط کم میکنن که چه عیبی دارم و فلان ..بخدا خسته شدم