من ۲۸ سالمه وبعد سه سال تنهایی با پسری دوس شدم و اون نامردی کرد در حقم و با حرفاش بکارتمو گرفت . سه ماهه تو اتاق خودمو زندانی کردم. خیلی بهش فکر میکنم و گاهی قلبم درد میگیره شبا تاصبح بیدارم و...
سه روز بعد این جریان پیش یه ماما رفتم اون گفت ۲۰ درصدش خراب شده و پایینشو ترمیم کرد ولی جوش نخورد. اون پسره هم بلاکم کرده. شانس ندارم چون ساده ام هم پولم رفت هم زندگیم نابود شد.
میترسم به مادرم بگم و نمیدونم چاره چیه😔
خوشبحال پسرا با هرکی بخوان رابطه دارن بعدشم بدون مشکل ازدواج میکنن
خب اجازه نمیدادی یعنی چی؟بچه نیستی که گولت بزنه
به مادرت برا چی بگی فقط ناراحت میشه
بابا الان دیگه کی به بکارت کار داره. بهانه ورزش و دوچرخه سواری و.... واسه بکارت هستش دیگه. بعدشم خو چرا از راه دیگه حال نکردین که الن اینجوری نشه
چرا خوشبحالشون خیلی ... میخورن اگه این کار کنن
تو هم خودت حماقت کردی
وقتے خدا تو زندگیت جایی نداشتہ باشہ یہ بندہ ضعیف زمینت میزنہ از خدا ک بترسی خیلی کارارو نمیکنی بندہ ک هیچ شیطانشم نمیتونہ مقابلت وایستہ خواهرجون ایمانتو ببر بالا ب خدا تکیہ کن نزدیک نزدیک شو بهش انقد نزدیک ک جدایی از اون دیوونت کنہ نہ آدمایی ک فقط میان و میرن بذارتنها ترست افتادن از چشم خدا باشہ بندگیشو کنی خوب خداییہ واقعاااا میگما دیدم ک میگم کافیہ یہ قدم برداری هزاران قدم میاد سمتت اصن انگاری قدم اولو ک برمیداری خودش میاد دستتو میگیرہ بقیہ ی قدمارو میارتت
عزیزم اولا حال الانت حاصل حماقت وسادگی خودته دختر ۱۵ساله نبودی که بگی گول خوردم والا من یه سال عقد بودم باز تاشب عروسی باکره بودم.
ثانیا چرا به مادرت بگی اون بنده خداهم دلش به لرزه میفته پس کلا تو دل خودت چالش کن پیش کسی نگوو تمام
ودراخر فقط خودتی که میتونی بخودت کمک کنی که ازین حال دربیای توبه کن دلت اروم میشه بعدم ۲۰ درصداحتمالش خیلی زیاد که به مرور ترمیم بشه واینکه باز باکره ای واسه ازدواج مشکلی نداری ولی نباید واسه ازدواجت بری واسه برگه سلامت چون دکتر به همسرت میگه چون میدونم دکترا حتی دختر تجربه لا پا یی هم داشته باشه تشخیص میدن. وچون توبه کردی هیچ نیازم نیس به همسرت بگی برای همیشه تودلت چالش کن
نمیخوام سرزنشت کنم. ولی اگه ی دختر بچه ۱۳ساله بودی میشد حق بهت داد باز
یادم با عقل کاملی خودت خواستی الان هم داری توانش رو میدی و عذاب وجدان داری...
اگه نمیخواستی هیچوقت باهاش تو فلان موقعیت ک احتمال وجود این کار پیش نیومد نمیرفتی
اخه میگم اگه مادرم بدونه شاید بتونه کمکم کنه ولی هم میترسم بگم و غصه بخوره هم میترسم نگم و بزارم همینجوری بمونه و موقع ازدواج به مشکل بخورم
خودش که ترمیم نمیشه باید درستش کرد پیش یه دکتر خوب نه هر دکتری.
گلم اینا همش امتحانہ دیگ از حضرت فاطمہ صدیقه طاهرہ عزیز تر ک دعا کرد خدا ۱۴ سال بعد دعاشو مستجاب کرد مطمئن باش صلاحت این بودہ نباید ناراحت بشی باید راضی بشی ب رضاش بگو خدا ببین من مخلوق توام توام خالق منی من راضیم ب چیزی ک تو راضی هستی اگ صلاح میدونی من اصن ازدواج نکنم خب نمیکنم اگ ام صلاحتہ ک امر ازدواجمو راحت کن من خودم دارم میرم توی بیست ملاک همسرم موئمن بودنشونہ خیلی خواستگار دارم اما همشون بی ایمانن تا الان از خدا شدہ ک گلہ کنم اما نشدہ ک ترکش کنم آخرشم گفتم راضیم ب رضای تو بهش اطمینان کن شک نکن نا امید نمیشی حداقلش اینہ میدونی کسی ک خلقت کردہ از خلق کردنت لذت میبرہ تا اینکہ بلانسبت ناراضی باشہ
