امروز مریض شده بود منم نگرانش شده بود ب مامانم گفتم مریض شده احتمالا کرونا باشه اخه نگراان بودم😲😲تو عقدیم فعلا
بعدش مامانم ب بابامم گفته بابامم ب نامزدم زنگیده دکتر بوده گفته در چ حالی اونم گف نگران نباشید و ...
حالا نامزدم ب من گفته چرا میری جار میزنی خبرچینی میکنی
اخه این کروناس ادم میترسه یکم نگرانش شده بودم میخواستم براش اب میوه ببرم بعد این با کمال پرویی میگه باید اول ب من میگفتی😲😲😲