دانشجو بود، گاهی شاگرد خصوصی داشت. بعدش ساعتی توی یه شرکت موقت کار کرد، دو سال بعد از عقد تازه تونست کار دایمی پیدا کنه. پول پیش خونه رو کامل وام گرفت. پول عروسی رو از یکی قرض کرد و فرداش همه ی کادوهای اتاق عقد و پاتختی رو فروختیم پول قرض رو پس داد، کم کم پول جمع کردیم، ولی خب من میدیدم زندگی رو به پیشرفته و امیدوار بودم به اینده