خیلی ذهنم درگیره اگه تجربه ای دارین بهم بگین شاید گرهی از مشکلم باز شد
شوهرم اهل رفیقِ اولاش خیلی مشکل داشتیم ولی دیگه کنار اومدم و مشکلی نداریم هفته ای یکبار میره دهات با دوستاش من هیچی نمیگم میگم بره بگرده مشکلی نداره
ولی حرف مردم دیوانمکرده از مامانم و خواهرام تا دخترخاله و بقیه مردم همه میگن جلوشو بگیر فلان کن منم به همه میگم ما مشکلی نداریم بعد با یه لحنی میگن ای خدا دیگه چاره ای نداری نه؟واقعا روم تاثیر میذاره و همش تو فکرم
بگین برخوردم چی باشه کل داهاتمون ک فامیلای اوننن میریزن سرم باید با تو بگرده نه که تورو ول کنه تک و تنها میگم بابا هفته ای یک باره ولم کنین ولی اینقد میگن که حد نداره و با خودم فکر میکنم شاید واقعا ایراده و من نمیفهمم