یه سال دوماهه عقدم تو این خانواده . خونه یکی از عموهاش که از همه پولدارتره مثلا دعوت بودم برای اولین بار اون موقه ها مادزشوهرم مچهاش خیلی درد می کرد و با این حال میره خونه جاری هاش اولین نفر میره پای ظرفا . منم دلم سوخت به جاش رفتم ظرفارو شستم ولی دیدم هر بار خونه هر کدوم از عموهای شوهرم دعوتیم اولین نفر میره پای ظرفا و من اصلا خوشم نمیاد چون از اون کوچیکتر هستن که بخوان برن و همین زن عمو یی که اول گفتم هیچوق ندیدم بیاد کمک کنع . و خودم اصن دلم نمی خواد برم کمک کنم مخصوصا ظرف بشورم ولی وقتی مادرشوهرمو می بینم دلم میسکزه الان چن باره زیاد نرفتم کمک ولی دیدم مادرشوهرم ناراحت شده البته چیری نمیگه ولی از چهرش مشخصه .
الهی چقدر خانومی
باهاش دوست باش اروم اروم بهش بگو
نرو!! شاید اون دلش بخواد خم بشه تا دیگران روش سوار شن!! نهایتش خونه خود مادرشوهرت ظرف بشور که بفهمه بحث کار کردن نیست!!!
به روت نیار که فهمیدی ناراحت شده
عادت میکنن به این اخلاقت
انقدر مهمونی نرید کرونا رو بهانه کنید هر چند واقعا وضعیت بحرانی
باهاش حرف بزن
بگو مامان اینا احترام شمارو نگه نمیدارن ب نظرم
همین براش کافیه اگر منطقی باشه
عزیزم مستقیم بهش بگو
و اینکه مجبور نیستن با این شرایط برن ظرف بشورن و از شما هم توقع داشته باشن برین کمک یا شما بشورین
کاریش نمی خواد بکنی
فقط اگر یه بار جلوت اعتراض کرد بهش بگو خب شما هم نشورین
وااای مطمئن باش از مادر شوهر من ساده تر نیست همممه جا برای کار نفر اوله اصلا شان خودشو حفظ نمیکنه عروسی دورترین فامیل هم که بریم حتما پامیشه میرقصه با کلی ذوق😐
منم خیلی حساسم که هرچی به جای خودش ....
وقتی دختراش چیزی نمیگن من چی بگم فقط حرص میخورم چون اینجوری کسی احترامشو نگه نمیداره
چه عروس مهربونی شیر مادرت حلالت باشه 😍😍
کسی با ظرف شستن نمرده همکاری خوبه ولی همه باهم نه همه زحمتا رو دوش یه نفر باشه
خودش دلش میخواد کارکنه عادت کرده سواری بده
مثل جاری بزرگه من .خاک تو سرش هرجا میرفت از اول تا اخر مثل خدمتکار کار میکرد الان دیس گردن کمردرد پادرد کیست انواع مریضی گرفته .منم یه بار بهش گفتم نمیخواد اینقدر خودتو اذیت کنی گفت نه مردم حرف درمیارن
منم پیش خودم گفتم به درک این فقط واسع خدطر حرف بقیه خودشو داره میکشه🙄
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
