بیاید اتفاقات ماوراییمون رو بگیم و نظرمان هم در مورد اتفاقات بقیه بگیم ..
من بچه بودم تا اونجا که یادمه دبستان هم نرفته بودم خواب دیدم از حموم یه چی سیاه پارچه مانند که انگار یه دست بود از در آویزان و تکان میخوره (حمام تو خانه بود )بعد یه دفعه چسبیدم به دیوار حموم و هرکاری کردم نمی تونستم کسی و صدا کنم صدام بند آمده بود بعد یه دفعه صدام آمد یادم نیست چید بلند شدم
**اتفاقات دیگه هم برام افتاده اونا خیلی دیگه...اگه خواستید بگید تو یه تاپیک بزارم **)