سلام
دختر خوب یه نفس عمیق بکش چکد تا صلوات و بعد گوش کن
تو عزیزم اضطراب شدید داری و وسواس و این بیماریت نیاز به درمان داره بنظرم نشین تا هفته بعد از مادرت بهواه بدکتر زنگ بزنه و ازش بهواد اورژانسش شما رو ببینه حای شده اخر مریضا
ببین گلم این حرف رو یه بیمار وسواس فکری بتو داره میزنه
فکرهات پوچه بی مورده
از خدا و پیامبر بالاتر نداریم ایا دختر پیامبر از مردها دوری میکرد و ازشون هراس داشت مثل تو؟
خیر فقط مراقب بود
پس فکرت اصطرابت وسواست اصلا طبیعی نیست و بیماریه و حالا که میدونی بیماریه باید بخودت کمک کنی
تو دکتر میری دارو میگیری و اروم میشی ولی تا خودت نخوای بخودت کمک کنی از شرش رها نمیشی
وسواس وسوسه هست و وسوسه از شبطانه
هر وقت وسواس بت علبه کرد بگو بخودت من نمیخولم در کنترل شیطان باشم
میدونی شیطان داره تو رو از خوشی لذت زندگی کمک به خونواده عشق دادن به همسر و بچه مطالعه ورزش و خیلی فعالیتهای مثبت بازمیداره پس موفق شده تو نذار باش بجنگ
اول دارو بعد مشاوره با فرد خبره کمک میکنه ولی دکتر من لارها گفته من چقدر میتونم بت دارو بدم تو باید خودت خودتو کمک کنی الان فکر تو سرم میاد بخودم میگم این فکرا چیه صعری اینو گفت کبری اونو گفت اب و نون نمیشه اینا گذشته من باید به اینده فکر کنم شوهرم و خوشحال نگه دارم بچم و کمک کنم روشهایی هست حواستو پرت میکنه ک مشاوریادت میده
ممکنه ترس و اضطرابت ریشه در اتفاقی در گذشته داشته باشه ک احتمالا دکتر بفهمه
ذکر نماز توکل یادت نره