2703
2553

به نظرم غیرت خیلی معنیش وسیعه و خیلی چیزها تو محدوده غیرت قرار میگیرن حتی خارج از ایران و توی جوامع غربی  هم برای خیلی از مردم اهمیت داره و توی رفتارشون دیده میشه نباید از رو سریالهای بی محتوا و جلف ماهواره نظر کلی داد. چون روشنفکری به روابط باز و پوشش عجیب و غریب نیست. همیشه کسایی توی زندگیشون خوشبخت بودن و خیانت و رفتار سبک توشون نبوده که متعهدن. چه از لحاظ اخلاقی چه از لحاظ ظاهری. حالا متاسفانه یه عده شک زیادو محدود کردن رو غیرت میدونن که اون نادرسته و یه عده هم خیابون رو با اتاق خوابشون اشتباه گرفتن که اون هم حتما به سلامت همسرش برمیگرده. چون بدون شک خانمی که از زندگی جنسیش راضیه و زیبایی بدنش توسط همسرش ستایش میشه برهنگی رو به بیرون از خونه نمیکشه و اگه مردی با این قضیه مشکل نداره سر خودش به آخوری گرمه که متاسفانه خیانتها همیشه از همین خانواده ها بیرون میاد. بنظر من روشنفکری یعنی متعهد بودن، دوست داشتن، اینکه برای کسی اونقدر مهم باشی که خودت مراعات کنی، روشنفکری یعنی انقدر فکرت باز باشه که چه مرد، چه زن،  اگه دیدی داری پاتو کج میذاری عذاب وجدان بگیری و جبرانش کنی و خودتو با افکار گول زنک که جز روغن فکری اسمی نداره سرگرم نکنی که دودش اول توچشم خودت میره. 

من که غیرت رو دوست دارم از بچگی شاهدش بودم و الان هم خداروشکر لذت میبرم. حتی وقتی خسته ای و همسرت کارای خونه رو انجام بده یعنی براش مهمی. وقتی سفیدی گردنت مشخص بشه و همسرت ببینه مغازه دار داره نگات میکنه،بعد بهت اشاره کنه و تو گردنتو بپوشونی واقعا شیرینه چون اگه مهم نبودی میذاشت ازت لذت ببره و باهاش شریک بشه.


به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
[QUOTE=161473301]بابام پس بندازه..بعضی اینه که شمارو عروسک کنن هرکی بیاد یه انگولکش کنه...باباتم لبخ ...

آره😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

🍁چالش پاییزی بامداد خمار🍁گروه آبی💙 وزن الان ۷۶....هدف ۶۸..........میشه...چون من میخوام😎

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

بابام پس بندازه..بعضی اینه که شمارو عروسک کنن هرکی بیاد یه انگولکش کنه...باباتم لبخند بزنه براش..... ...

اتفاقا اشتباه فهمیدی بابای من از اونجایی که نخواست حق دخترش پایمال شما اسکلا بشه شد روشن فکر و این داستانا ولی به من یاد داد مث شما نباشم که لنگامو وا کنم و را برم

ممدصغرام بلع درسته همون عفت زجه زن  اینم کاربریه دوستمه  
کشورای دیگه حسرت ندارن مثل زنای ما یبار لباس باز بپوشن درسته؟کشورای دیگه پوشش دلبخواهیه حجابش اجبار ...

شما که روشنفکری  دیدی تو خارج در حالت عادی یه زن با پوشش نامناسب بیاد بیرون مگه مهمونی یا مراسمی باشه، اینا که میگی حسرت نیست عقده است که نشان  از کم بودن اعتماد به نفسه یا زشت دیدن خودش، کسی که اعتماد به نفس داره خودشو هرجوری که هست قبول داره نه اینکه با ارایش و پوشش نامناسب بخواد جلب توجه کنه




اللهم عجل لولیک الفرج
2720
خيلي بد داري صحبت ميكني اخه چرا ؟؟زشته به مادرش داري توهين ميكني پستت رو پاك كن 

بیخیال هرجور بگه جواب میگیره...اینا روشن فکرن بدشون نمیاد..

🍁چالش پاییزی بامداد خمار🍁گروه آبی💙 وزن الان ۷۶....هدف ۶۸..........میشه...چون من میخوام😎
2714
تربیت خانوادگیتو نشون دادی،دیگه حرف زدن باتو اشتباهه.دیدی چقدر خوب بزرگ شدی معلومه که چقدر رو تربیتت ...

وقتی شروع میکنه به توهین کردن ازش تشکر نمیکنم مث خودش جواب میدم

ممدصغرام بلع درسته همون عفت زجه زن  اینم کاربریه دوستمه  
آخیش یکی دیگه مثل خودمون پیداشد.بدو بیا بغلم😚😚

قربونت بشم.😘😘

خب واقعا لذت داره عزیزم. خیلییییییی شیرینه یکی تو رو مال خودش بدونه و همه جا ازت حمایت کنه. سعی کنه بهت خوش بگذره، شوخی کنه،زیباییت رو مدام بگه، بهت تعهد داشته باشه، وقتی یکی بدجور نگات میکنه اخماش بره تو هم.  قطعا با وجود کسی که از ته قلبش بهت اهمیت میده هیچ کمبودی برای نشون دادنت به بقیه و تایید نگاه اون نداری. چون پری. سرشاری. 

خدا حفظتون کنه گلم

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
اینکه خانوم مردی آرایش میکنه یا لباس باز میپوشه یا باهم‌ پارتی میرن  بی غیرتی اون مرد نیست بی ف ...

منم میخواستم همینا رو بنویسم تنبلیم میومد مرسی دقیقا موافقم

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود
شما این کاره اید عزیزم...ما گفتیم که غیرت داریم....شما میگی بابام گفته لنگاتو وا کن.....شما مواظب با ...

لعنت به جد و اباد دروغگو😂 کم میاری حرف مفت نزن

ممدصغرام بلع درسته همون عفت زجه زن  اینم کاربریه دوستمه  
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز