2726

فعلا عقدیم ولی بعد عروسی تاپیک میزنم جویای حالم شین 😂😂😂😂

استارتر عزیز این همه برات وقت میزارم کلی تایپ میکنم تز میدم ،حداقل یه لایک‌ کن دلم خوش باشه دیدی جواب نمیخوام 🤓دوست عزیزی که یهو از رو هوا و‌زمین وسط بحث مارو  ریپلای میکنی مسلسلی مینویسی و میخواهی  درسته ‌قورت بدی 😅 اولا ریلکس دوما باور کن ما خواهر شوهر،مادرشوهر ،جاریت نیستیم ارامتررررر👌😬


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

چهره واقعیشان بعد به دنیا اومدن بچم نشون داد هیچ راهی ندارم تو امضام نوشتم

خدایا صبرمو بیشتر کن امین

           کاربری چهارم                          هفده سال پیش بین خرید گوشی لمسی که تازه مد شده بودو تختخواب من تخت خوابو انتخاب کردم چون دلم زندگی و عشق و دوست داشتن میخواست ،نه کامپیوترو دوست داشتم نه گوشی نه بلوتوث نه کلیپ نه عکس نه فیلم ، من مجازی رو نمیخواستم من واقعیتو با خوبیها دوست داشتم چون احساسی و واابسته بودم اما ده سال بعد بالاخره دوتایی با چه شوقی گوشی خریدیم، با اومدن تلگرام ، واتساپ و اینستاااااا تو  باخیانتات ذاته واقعیتو نشون دادی، حس کردم ، باور کردم بعد ازون سرو صدا ها و دعواهایه شدید  تحقیر شدم  خورد شدم، حس کردم بازی خوردم، بچه رو وسیله زجرکش کردن من کردی  به خاطر بچم باید شاد بودم و میخندیدم و زندگی میکردم دو سال طول کشید تا سرپا شدم  اما شما رو از توی خونه ی دلم و قلبم انداختم بیرون، گذشت تا امروز من زنی شدم مستقل محکم و قوی ،سخت بود اما تونستم ، همه ی برنامه هایه موبایلو یاد گرفتم اما درست ازش استفاده میکنم به شما بارها گفته ام برو همه ی پولها و اموال را هم  بردار فقط برو بزار یه صبح که بلند میشم شمارو نبینم و از ته دل دوباره بخندم مگر چند بار زندگی میکنم اما شما مرا رها نمیکنی باشه این نیز بگذرد، میدانم گوشیم راپنهانی برمیداری حرفایه دلم را میخوانی پس بخون شما جوونیه منو به لجن کشیدین قطعا اگر عمرمن به این دنیا باشد پیری شما را به لجن خواهم کشید ، اما بدون شاید هیچ کس به اندازه ی من از اومدن فضایه مجازی خوش حال نیست  زندگی را به کامم زهر مار کردی  اما بهتر ازین بود که تو پیری میفهمیدم بهم خیانت کردی و اتش میگرفتم و کاری از دستم بر نمیامد پس خدایا بازم شکرت الان حداقل احساسم بزرگ ترین سرمایه ام را خرجت نمی کنم ارزوی بوسیدن و دوست داشتنت را تا ابد به دلت خواهم گذاشت 💏 💑  خانومی که امضامو میخونی من راز دلمو فقط برا این نوشتم که گذشتم  یادم نره و از یه سوراخ ده بار گزیده نشم ،پس ممنون میشم که به خاطر امضام منو لایک نکنین و سوال نپرسین چون دوست ندارم هر روز برام یاداوری بشه🌹

خیلی فرق کرد یک سال اول خیلی بد شده بود اذیت میکرد اما الان چند ماه از یک. سال گذشته واقعا داره بر میگرده به حالت قبلش... و اینکه قول هاش نتونست سر وقت عنلی منه ولی داره عنلی میکنه مثلا قرار بود قبل عروسی کار دولتی گیر بیاره و حتی ازمون هم قبول شده بود نگرفتنش جون متاهل نبود الان بعد یک سال و خوردی تونسته بره کارگر دولت بشه ولی خب شغل دولتی هست اینم چون داره درس میخونه در اینده جابه جاش میکنن میره قسمت مارمنده ولی باید سختیش بکشه... درسشم داره میخونه یعنی من به جاش میرم کلاس.. 

تغییر نکرده، ولی مسلما وقتی اومدیم زیر یک سقف با خصوصیاتش بیشتر آشنا شدم، اونم متقابلا با یه سری اخلاقای جدید من اشنا شد، یه مدت طول کشید تا باهم کنار بیایم، یعنی چندماه اول بحث زیاد داشتیم باهم... الان خدا رو شکر خیلی خوبیم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز