سلام اسمم ینی اسم واقعیم لاوینه ۲۳ سالمه دانشجو انصرافی پرستاری وروجک و اهل شیطنت های دخترانه بود عاشق رنگ شاد و خیابان گردی و موزیک گوش دادن عاشق درس و کتاب خوندن یه دختر خنده رو شااااد که همه رو می خندوند ☺️اینارو چرا گفتم ؟ که بگم الان کجام امسال که نشستم باز کنکور بخونم برای پزشکی با یه اقایی اشنا شدم ... که کاش نمیشدم سر یه لجبازی یا نمی دونم چی اصلا نمی دونم سر چی چون می دونستم چقدر با دخترای دیگه بوده باهاش ازدواج کردم سر دو ماه اشنایی و خواستگاری و عقد گفت که خیلی وقته عاشقمه گفت که برای من نمه کار می کنه از حق نگذریم همین طور بود هیچ وقت بهم خیانت نکرد همیشه دوسم داشت هر کاریم میکرد برام نزدیک یک ساله عقدیم ... اما ازش اکانتشو خواستم بهم داد از دو سال پیش یه چیزای بدی تو گوشیش دیدم که حالم داغون شد داغون شدم نابود شدم خیلی چیزای افتضاحی دیدم حالم بده امروز بهش گفتم تموم چند بار گفتم اخرش گفت حرف امرته گفتم اره فک کنم جدد بشیم ... راستش دیگه نمی تونو بهش اعتماد کنم یا دوسش داشته باشم